۱۹ نقطهٔ عطف در تاریخ فلسفه و الهیات

مطالب زیر برگرفته از کتاب تاریخ فلسفه و الهیات غربی[1] نوشتۀ جان فریم[2] است. (انتشارات P&R، سال ۲۰۱۵)

عیسی مسیح – ۳۳ میلادی

Jesus

عیسی مصلوب شد و از میان مردگان برخاست. تجسم خدا در عیسی مسیح حقیقت جهان‌بینی مسیحی را اثبات می‌کند و تاریخی را تحقق می‌بخشد که در آن رستگاری از گناه و مرگ هستۀ اصلی انجیل است.


ژوستین شهید – ۱۶۵

Justin Martyr

ژوستین[3]، از نسل اول فیلسوفان و مدافعان مسیحی، شهید راه ایمان خود شد.


کنستانتین – ۳۱۳

Roman Emperor Constantine

کنستانتین، امپراتور روم، فرمان میلان[4] را صادر می‌کند و طی این فرمان، به آزار و شکنجۀ مسیحیان در سراسر امپراتوری پایان می‌دهد. در سال ۳۲۵، او نخستین شورای جهانی کلیسا را در نیقیه[5] تشکیل داد که الوهیت عیسی مسیح را تأیید کرد.


آگوستین – ۳۵۴-۴۳۰

Augustine of Hippo

نوشته‌های ‌آگوستین[6] موفقیت فلسفی و الهیات دوران پدرشناسی[7] را به اوج خود می‌رساند و خبر از آغاز قرون ‌وسطا می‌دهد، که طی آن دوران، کلیسا نقش تسلط بر فلسفه و حفظ اندیشۀ باستانی را از امپراتوری روم می‌گیرد و از آن خود می‌کند.


توماس آکواینس – ۱۲۷۴

Thomas Aquinas

کتاب خلاصه الهیات[8] اثر توماس آکویناس[9]، مؤلفه‌های افلاطونی، ارسطویی و کتاب مقدس را ترکیب می‌کند تا تلفیق کلاسیک قرون وسطایی ایمان و عقل را شکل دهد. آکویناس طرح ماهیت شکل یونانی را به قلمروی دانش طبیعی تقلیل می‌دهد، سپس سطح بالاتری را اضافه می‌کند که در آن ایمان و مکاشفه، مکمل عقل هستند.


مارتین لوتر – ۱۵۱۷

Martin Luther

مارتین لوتر[10] بیانیه ۹۵ ماده‌ای خود را به درب کلیسایی در ویتنبرگ[11] چسباند و جنبش اصلاح دینی پروتستان را آغاز کرد. از جنبۀ فلسفی، نهضت اصلاح دین استقلال عقل (از جمله «عقل طبیعی» آکویناس) را انکار می‌کند و به دنبال حکومت بر اندیشۀ خود با کلام مکتوب خدا است.


لُرد ادوارد هربرت – ۱۶۲۴

Edward, Lord Herbert

لُرد ادوارد هربرت[12] از چربوری[13]، نکات خوبی از دین طبیعی را در کتاب مکاشفه[14] برشمرد که نشان‌دهندۀ آغاز خداباوری انگلیسی یا دئیسم و سنت لیبرال در الهیات است. سنت لیبرال از اقتدار کتاب مقدس صرف‌نظر می‌کند و به دنبال دانشی است که از ادعاهای خودمختار اندیشۀ سکولار پیروی کند.


رنه دکارت – ۱۶۳۷

René Descartes

رنه دکارت[15] در کتاب گفتار در روش[16] یک تغییر اساسی کاملاً سکولار در فلسفه، مشابه آغاز مقررات در ۶۰۰ سال پیش از میلاد را معرفی می‌کند. همان‌طور که تالس[17] تمام سنت و مذهب را کنار گذاشت تا فقط با عقل فکر کند، دکارت هم هر چیزی را که مورد تردید می‌داند، از جمله کتاب مقدس و سنت مسیحی را کنار می‌گذارد.


عمانوئیل کانت – ۱۷۸۱

Immanuel Kant

عمانوئیل کانت[18] در کتاب نقد عقل محض[19]، یک «انقلاب کوپرنیکی» در معرفت‌شناسی ایجاد می‌کند که در آن اشکال تجربه نه به‌وسیلۀ خدا، بلکه توسط ذهن انسان به جهان تحمیل می‌شود. بنابراین کانت استقلال انسان را به‌مراتب قوی‌تر و به‌عنوان مرجع اصلی فلسفه و الهیات می‌داند. در کتاب دین در محدودۀ عقل تنها[20]، کانت مفاهیم الهیاتی این تغییر را ترسیم می‌کند و انجیل مسیحی را به یک اخلاق مستقل تبدیل می‌نماید. در عقیدۀ کانت، ذهن انسان اساساً جایگزین خدا می‌شود.


هگل – ۱۸۰۷

Georg W. F. Hegel

گئورگ ویلهلم فریدریش هگل[21] کتاب پدیدارشناسی روح[22] را منتشر می‌کند که بعد از نقد کانت، سنت عقل‌گرایی را احیا می‌کند، اما روش کانت برای شناسایی خدا با ذهن انسان را ادامه می‌دهد.


کارل مارکس – ۱۸۴۸

Karl Marx

کارل مارکس[23] کتاب مانیفست حزب کمونیست[24] را منتشر می‌کند که نوخردگرایی هگل را به ایدئولوژی سیاسی تبدیل می‌کند. مارکس طبقۀ کارگر پرولتاریا[25] را دعوت می‌کند تا در انقلابی برای سرنگونی بورژوازی سرمایه‌داری به‌منظور ایجاد جامعه‌ای بی‌طبقه متحد شوند.


آبراهام کایپر – ۱۸۸۰

Abraham Kuyper

آبراهام کایپر[26] در نخستین سخنرانی خود در سِمت استاد دانشگاه آزاد آمستردام، اعلام می‌کند که هیچ مترمربعی از سرزمینی وجود ندارد که عیسی مسیح در مورد آن نگوید «مال من است!» او دوران جدیدی را آغاز می‌کند که در آن مسیحیان دیگر به دنبال اعتبار بخشیدن به کار خود با الگوهای سکولار نیستند، بلکه بیشتر در پی اثبات جهان‌بینی متمایز مکاشفۀ کتاب مقدس هستند.


آلبرشت ریچل – ۱۹۰۰

Albrecht Ritschl

آلبرشت ریچل[27] کتاب آموزۀ عادل‌شمردگی و آشتی مسیحی[28] را منتشر کرده و اخلاق‌گرایی کانت را به یک حرکت الهیاتی با نفوذ زیاد در کلیساها تبدیل می‌کند.


کارل بارت – ۱۹۱۹

Karl Barth

کارل بارت[29] کتاب نامه به رومیان[30] را منتشر می‌کند که «مانند بمب در زمین‌بازی فقها» افتاد و پایان ریچلیسم[31] را ثابت کرد؛ هرچند از جهات مختلف، اثر بارت تلفیقی دیگر از اندیشۀ سکولار بود.


لودویگ ویتگنشتاین – ۱۹۲۱

Ludwig Wittgenstein

لودویگ ویتگنشتاین[32] کتاب رسالۀ منطقی و فلسفی را منتشر کرده و روش حل همۀ اختلافات فلسفی را با بررسی زبان معرفی می‌کند، اما در پایان کتاب، او می‌فهمد که پروژه‌اش ایده‌ای خودابطال‌گر[33] است.


مارتین هایدگر – ۱۹۲۷

Martin Heidegger

مارتین هایدگر[34] کتاب هستی و زمان[35] را منتشر می‌کند؛ کتابی که (با نوشته‌های ژان پل سارتر و دیگران) به دنبال بازسازی فلسفه بر مبنای آتئیستی مداوم است.


کرنلیوس ون تیل – ۱۹۵۵

Cornelius Van Til

کرنلیوس ون تیل[36] کتاب دفاع از ایمان[37] را منتشر می‌کند که در پی ایجاد فلسفه و نیز مدافع استدلالی مسیحیان براساس معرفت‌شناسی متمایز کتاب مقدس است.


الوین پلانتینگا – ۱۹۶۷

Alvin Plantinga

الوین پلانتینگا[38] با انتشار کتاب خدا و سایر ذهن‌ها[39]، دورۀ جدیدی از پذیرش رسمی را برای فیلسوفان مسیحی آغاز کرد.


آخرین داوری

عیسی مسیح با قدرت و جلال بر ابرها بازمی‌گردد تا در مورد زنده‌ها و مردگان قضاوت کند. تا شاگردان خود را تبرئه کند و پادشاهی خود را در روح ‌القدس به پدرش بسپارد. ظاهرا او تمام بحث‌ها در مورد حقیقت مکاشفهٔ الهی را برطرف می‌نماید. به این ترتیب، دورۀ جدیدی از کاوش فلسفی وفادارانه برای بشر آغاز می‌شود.


برگرفته از کتاب تاریخ فلسفه و الهیات غربی، نوشته جان ام. فریم. ضمیمۀ صفحات ۸۷۱-۸۷۵، با مجوز شرکت انتشاراتP&R  www.prpbooks.com


[1]. A History of Western Philosophy and Theology 

[2]John Frame .: فیلسوف مسیحی و یکی از برجسته‌ترین مفسران و منتقدان اندیشۀ کورنلیوس ون تیل

[3]Justin .: فیلسوف شهید مسیحی. او پیشتاز تفسیر نظریۀ کلمه در قرن دوم میلادی بود و همراه چند نفر از شاگردانش جان باخت.

[4]. The Edict of Milan

[5]Nicaea .: نیقیه یا نایسیا، یک شهر باستانی در شمال غربی ترکیه

[6]Augustine .: آگوستین معروف به آگوستین قدیس از تأثیرگذارترین فیلسوفان و اندیشمندان مسیحیت در دوران باستان و اوایل قرون وسطا

[7]The Patristic .: در مسیحیت به زمان و نوشته‌های نویسندگان اولیه مسیحی که بسیاری از آن‌ها به‌عنوان پدران کلیسا معروف بودند، به‌اصطلاح پدرشناسی می‌گویند.

[8]. Summa Theologiae

[9]Thomas Aquinas .: قدیس توماس آکویناس، معروف به حکیم آسمانی، فیلسوف ایتالیایی و متاله مسیحی

[10]Martin Luther .: مارتین لوتر کشیش متجدد و مترجم انجیل به زبان آلمانی و یک اصلاح‌طلب مسیحی

[11]. Wittenberg

[12]Lord Edward Herbert .: سرباز، دیپلمات، مورخ، شاعر و فیلسوف مذهبی پادشاهی انگلیس و ولز

[13]. Cherbury

[14]. De Veritate

[15]René Descarte .: ریاضی‌دان و فیلسوف فرانسوی معروف عصر روشنگری

[16]. Discourse on Method

[17]Thales .: تالِس یا طالِس (با تلفظ یونانی، تالیس) فیلسوف مکتب مَلَطی که در نیمۀ اول سدۀ ششم پیش از میلاد

[18]Immanuel Kant .: فیلسوف سرشناس آلمانی در عصر روشنگری و کارساز در فلسفۀ جدی

[19]. Critique of Pure Reason

[20]. Religion within the Limits of Reason Alone

[21]Georg W. F. Hegel .: فیلسوف بزرگ آلمانی و یکی از پدیدآورندگان ایده‌آلیسم آلمانی

[22]. Phenomenology of the Spirit

[23]Karl Marx .: کارل هاینریش مارکس، فیلسوف، اقتصاددان، تاریخ‌نگار، جامعه‌شناس، نظریه‌پرداز سیاسی، روزنامه‌نگار و سوسیالیست انقلابی آلمانی

[24]. Communist Manifesto

[25]Proletarian .: طبقۀ اجتماعی از مزدبگیران که تنها ارزش اقتصادی کشور محسوب می‌شوند.

[26]Abraham Kuyper .: استاد الهیات، دولتمرد و روزنامه‌نگار هلندی که حزب ضدانقلاب، یک گروه کالوینیست ارتدوکس را به سمت قدرت سیاسی هدایت کرد.

[27]Albrecht Ritschl .: متخصص الهیات، فیلسوف و استاد دانشگاه، اهل آلمان

[28]. The Christian Doctrine of Justification and Reconciliation

[29]Karl Barth .: کشیش، نویسنده و محقق دینی اهل سوئیس که اصلاحات عمده‌ای در پروتستانتیسم و عقاید کالوینیسم به وجود آورد و الهیات دیالکتیک را بنیاد نهاد.

[30]. The Epistle to the Romans

[31] مربوط به الهیات آلبرشت ریچل

[32]. Ludwig Wittgenstein: فیلسوف نامدار اتریشی قرن بیستم که باب‌های زیادی را در فلسفۀ ریاضی، فلسفۀ زبان و فلسفۀ ذهن گشود.

[33]. ایده یا گزاره‌ای است که رد آن نتیجۀ منطقی عمل یا وضعیت همان ایده است.

[34]Martin Heidegger .: از معروف‌ترین فیلسوفان قرن بیستم که فلسفه‌اش بر دیدگاه‌های بسیاری از فلاسفه بعد از او تأثیر گذاشت.

[35]. Being and Time

[36]Cornelius Van Til .: فیلسوف و متکلم کالوینیست هلندی ـ آمریکایی

[37]. The Defense of the Faith

[38]Alvin Plantinga .: الوین کارل پلانتینگا فیلسوف دین آمریکایی برجسته

[39]. God and Other Minds

این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.