بگذارید یهودا شما را از «حقیقتتان» رهایی بخشد

«حقیقت خود را بگو.»

«شما حقیقت خود را دارید و من حقیقت خود را.»

همه ما این جملات را شنیده‌ایم. اظهار «حقیقت من» و «حقیقت تو» گاه حتی ذهن ایمانداران را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد. ما چنان به شنیدن آن‌ها عادت کرده‌ایم که به سختی پیامدهای آن‌ها را درک می‌کنیم.

اما رساله یهودا به مفهوم رازآلود «حقیقت شخصی» نفوذ می‌کند. این نامه به ویژه به موضوع ایماندارانی که برای حقیقت ایستاده‌اند، اختصاص یافته است (یهودا فصل۳). بررسی دیدگاه یهودا ما را برای اثبات وجود حقیقت کتاب مقدس فراتر از حقیقت فردی – در درون خود، در تعامل با بی‌ایمانان و در تعامل با یکدیگر، با حکمت مجهز می‌کند.

در درون خودمان

وقتی دیگران ما را مقصر می‌دانند و یا به ناحق متهم می‌کنند، «حقیقت من» می‌تواند برای ما جذاب باشد. در پاسخ به رنجی که متحمل شده‌ایم، ممکن است فکر کنیم، آنچه من در مورد خودم باور دارم بیش از نظرات دیگران اهمیت دارد. در مقابل، ایمانداران می‌توانند با شناخت و اعتقاد داشتن به معیارهای خدا، عکس‌العمل نشان دهند. ما می‌توانیم آنچه خداوند می‌گوید را به عنوان نظر نهایی دریافت کنیم.

در پرتو تعالیم یهودا، ما می‌توانیم حقیقت شخصی را رد کنیم و بپذیریم که قوم خدا هستیم، که «محبوب و برگزيدهٔ خدای پدر هستند و در عيسی مسيح محفوظ می‌باشند.» (یهودا ۱). وقتی یهودا پیامی مقابله‌جویانه‌ نوشت (یهودا ۳) این خطر وجود داشت که به جروبحث متهم شود یا به شدت مورد آزار قرار گیرد. اما او می‌دانست که دلیل نگرانی‌ها، نگرش و امیدهایش برای مخاطبینش در حقیقت نهفته است. از این رو، این که «خادم عیسی مسیح» خوانده شده بود به او قدرت و شجاعت داد (یهودا ۱).

گاهی برای اثبات توانایی و قدرت اراده خود به حقیقت شخصی روی می‌آوریم. «این حقیقت من است» که باعث می‌شود احساس کنیم شبیه خدا هستیم. این فرایند از طریق خودباوری و تفکر متمرکز، «انرژی خوب» ناشی از «خالق سرنوشت خویش بودن» را تولید می‌کند. شخص فکر می‌کند، چیزی که من در این زندگی به دست خواهم آورد، حقیقت من است.

در حالی که گاهی اوقات ایمانداران در مورد آینده، و در مورد رویدادهایی که خارج از کنترل ما هستند احساس نارضایتی می‌کنند. اما ما به آینده، ایمان و امید داریم.

به جای آن که نیاز به تحقق اهداف آینده خود داشته باشیم، از سخنان پایانی نامه یهودا، شجاعت می‌یابیم: « كه قادر است شما را از لغزش و سقوط محفوظ دارد و بی‌عيب و بی‌گناه، با شادی عظيم در پيشگاه باشكوه خود حاضر سازد،» (یهودا ۲۴). تا روزی که بر روی زمین زندگی کنیم، اگر با این وعده زندگی کنیم که روزی همیشه با خداوندمان زندگی خواهیم کرد و تا ابد با او خواهیم بود، هدفمان که  هدف شادی‌بخش ماست، برایمان تضمین خواهد شد. ما برای آینده به «حقیقت من» نیاز نداریم زیرا کسی را داریم «که قادر است».

در برخورد با بی‌ایمانان

«حقیقت من» نه تنها درک نادرستی از خود و آیندهٔ ما به ما می‌دهد بلکه بر رابطه‌ ما با دیگران نیز تاثیر می‌گذارد. وقتی با بی‌ایمانان زندگی و صحبت می‌کنیم، صحبت کردنِ ناشی از تفکرات شخصی، اگر هوشیار نباشیم می‌تواند باعث شود که حقیقت کتاب مقدس را نادیده بگیریم. 

ممکن است وسوسه شویم که انجیل را فقط به عنوان «حقیقت من» بیان کنیم. این رویکرد می‌تواند فروتنانه به نظر برسد زیرا ما نمی‌خواهیم اینطور به نظر برسیم که نسبت به دیگران برتری داریم. با این حال، ما خود را اعلام نمی‌کنیم، بلکه راه حقیقت و زندگی را که فراتر از این جهان است (یوحنا ۱۴:۶) و نجاتی را که توسط نیازمندانی مانند ما دریافت شده است اعلام می‌کنیم.

یا شاید فکر کنیم که بیان انجیل صرفا به عنوان حقیقت شخصی، مفید است، چرا که از ستیزه‌جویی پرهیز می‌کند و از دیگران انتظار جواب دارد. اما انجیل بر تمامی مردم دلالت دارد. و تنها زمانی که بدون عذر و بهانه، کلام مسیح را بیان می‌کنیم او را به عنوان خدا اعلام کرده‌ایم. در انجیلِ «حقیقت من» که الوهیتش ناشی از خواسته‌های شخصی‌ست، هیچ گونه نجاتی وجود ندارد.

برای یک شخص بی‌ایمان اینکه «حقیقت خود را یافته‌ام»، می‌تواند راهی برای حفظ شیوه آشنای زندگی باشد، تا بدون عذاب وجدان ادعاهای کتاب مقدس را رد کند. با این حال، حقیقت فراتر از دیدگاه ما به ایمانداران واگذار شده است. یهودا می‌گوید که باید «از آن حقيقتی كه خدا يكبار برای هميشه به مقدسين خود عطا كرد، با جديت تمام دفاع كنيد.» (یهودا ۳). ما می‌دانیم که «حقیقت» شخصی دیگران، زمینی مقدس نیست که شایستهٔ حرمت باشد. خواندگی ما «از آتش بیرون کشیدن» آن‌هاست (یهودا ۲۳) که امری مقدس می‌باشد.

در روابطمان با یکدیگر

شاید برای ایمانداران استفاده از «حقیقت من» و «حقیقت تو» نه تنها در رابطه با بی‌ایمانان، بلکه در رابطه با ایمانداران نیز وسوسه‌انگیز باشد. با وجود این همه مواضع انجیلی مختلف در مورد هر موضوعی ممکن است آه بکشیم، چرا این همه تنوع در تفسیر وجود دارد؟ در کجا می‌توان به اجماع رسید؟ شاید خسته و سردرگم، قدمی فراتر از انفاق به یکدیگر برداریم: شاید وسوسه شویم که باور کنیم تفاوت در تفسیر، حقیقت شخصی، مورد تشویق یا ارزش‌گذاری واقع می‌شود.

با این حال، من به سخنان یهودا در مقدمه فکر می‌کنم، «با آنکه شما یکبار از این همه آگاهی یافته‌اید، می‌خواهم یادآور شوم» (یهودا ۵) و همگام با سخنان پایانی او که می‌گوید «خویشتن را بر ایمان بس مقدّس خود بنا کنید» (یهودا ۲۰). خداوند در پاسخ همانطور که کلام خود را به ما می‌دهد، انتظار دارد که آن را بیاموزیم و به یاد داشته باشیم و برای این منظور تلاشمان را در جهت تفسیر درست بکنیم. و ما کلام او را می‌پذیریم که می‌توانیم این کار را انجام دهیم.

ما اطمینان داریم که زندگی آینده، تمام اختلافات موجود را حل خواهد کرد، اما ما تسلیم «حقیقت من، حقیقت تو» در تفسیر کتاب مقدس، نمی‌شویم. برعکس، هر چه بیشتر در مطالعه، اطاعت و دعا مصمم می‌شویم. ما به عنوان کسانی که به تمام کتاب مقدس به عنوان کلام تحریف نشده خداوند ایمان داریم، می‌خواهیم هر چه بیشتر به آنچه درست است نزدیک شویم.

ما انسان‌ها در عصر فردیت طلبی می‌توانیم به خاطر ایستادن عاقلانه و دلسوزانه برای حقایق کتاب مقدس با «رحمت نشان دادن» شناخته شویم (یهودا ۲۳)، «با ترس» از این دنیا مراقبت کنیم (یهودا ۲۳)، و به دنبال جلال «خدای یکتا و نجات‌دهندۀ ما، به واسطۀ عیسی مسیح، خداوند» باشیم (یهودا ۲۵).

این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.