یکی از تعاریفی که دنیای ما برای شرم ارائه میدهد این است که: “شرم احساس دردآور عدم تعلق، پذیرش و دوست نداشته شدن است.” واقعیت این است که هرچند ما شرم را احساس میکنیم، اما شرم موضوعی به مراتبط بیش از صرفاً یک احساس است. شرم به هویت ما حمله میکند و میتواند تمامی تفکرات، احساسات و رفتارهای ما را تحت تأثیر قرار دهد.
ریشه شرم در چیست؟
“آدم و زنش هر دو عریان بودند و شرم نداشتند.” (پیدایش ۲۵:۲) کتاب مقدس به ما نشان میدهد که در خلقت خدا و در آفرینش آدم و حوا چیزی بنام شرم وجود نداشت. پس شرم از کجا وارد زندگی انسان شد؟ شرم چیزی نیست که خدا در انسان قرار داده باشد و نتیجه مستقیم گناه است. بلافاصله پس از اینکه آدم و حوا از فرمان خدا مبنی بر نخوردن از درخت معرفت نیک بد سرپیچی کردند که این گناه و سقوط انسان است، چشمان ایشان باز شده و دیدند که عریانند. “چون زن دید که آن درخت خوش خوراک است و چشمنواز، و درختی دلخواه برای افزودن دانش، پس از میوۀ آن گرفت و خورد، و به شوهر خویش نیز که با وی بود داد، و او خورد. آنگاه چشمان هر دوی آنها باز شد و دریافتند که عریانند؛ پس برگهای انجیر به هم دوخته، لنگها برای خویشتن ساختند.” (پیدایش ۶:۳-۷)
کتاب مقدس به ما نشان میدهد که تاریخ بشر به سه قسمت تقسیم شده است. در این مقاله به این سه بخش از تاریخ بشر و تأثیرات شرم در هر یک از این دورانها خواهم پرداخت.
۱. انسان پیش از سقوط و در باغ عدن
همانطور که پیش از این اشاره کردم، در دورانی که آدم و حوا در باغ عدن و در حضور خدا (در صلح و رابطه با خدا) زندگی میکردند، هیچ شرمی وجود نداشت. عریان بودن در این دوران را میتوان سمبلی از صمیمیت، نزدیکی و آسیب پذیری بدون نگرانی دانست. آنچه که این فضای عالی را تغییر میدهد، نافرمانی آدم و حوا است. خداوند پیش از این به آنها گفته بود که روزی که این نافرمانی را انجام دهند چه اتفاقی (مرگ) انتظار ایشان را میکشد. شرم در نتیجه این مرگ وارد داستان بشر شد. خدا شرم را به انسان نداده است، شرم میوه مرگ است. همواره باید بیاد داشته باشیم که آنچه که آدم و حوا در باغ عدن تا پیش از سقوط تجربه کرده اند، پس از سقوط برای هیچ انسان دیگری قابل تجربه نیست، زیرا که همه انسانها پس از سقوط و در وضعیت مرگ روحانی متولد و زندگی میکنند.
۲. انسان پس از سقوط و بیرون از باغ عدن
انسان پس از سقوط دیگر قادر نیست که آن وضعیت بدون شرم پیش از گناه اولیه را تجربه نماید. شرمی که نتیجه گناه آدم و حوا بود، تمامی رفتارها، و هویت آنها و تمامی انسانهایی که بعد از ایشان تا به امروز و بعد از ما متولد شده و میشوند را تغییر داده است. این شرم باعث شد که آدم و حوا خود دست به کار شده و برای عریانی شان چاره ای بیابند. مشکل اینجا است که اتفاقی که برای آنها افتاد چیزی عمیقتر و مهلکتر از عریانی ظاهری بود. ایشان از درون مشکل دار شدند. ایشان مردند، اما فکر میکنند که پوششی از برگ درخت میتواند وضعیت ایشان را در حضور خدا تغییر دهد. اگرچه که بنظر میآید که خودشان هم از این موضوع چندان اطمینان نداشتند و به همین جهت زمانی که صدای خدا را در باغ میشنود خود را پنهان میکنند.” و صدای یهوه خدا را شنیدند که در خنکی روز در باغ میخرامید، و آدم و زنش خود را از حضور یهوه خدا در میان درختان باغ پنهان کردند.” (پیدایش ۸:۳)
تمامی انسانها پس از آدم و حوا از لحاظ روحانی مرده و همراه با شرم متولد میشوند، به همین دلیل است که انسان از عریان دیده شدن، به این معنا که در روابط با دیگران صمیمی و آسیب پذیر باشد تا به این حد میترسد و از اینکه خود حقیقی او دیده شود احساس شرم میکند و همچون آدم و حوا همه انسانها تلاش میکنند تا به نوعی پوشش (ماسک) ظاهر خود را تغییر دهند ولی این شرم که نتیجه گناه است ریشه در وجود انسان دارد. موضوع این است که چطور با این شرم روبرو شویم؟
همانگونه که خدا با این موضوع روبرو میشود. او آدم و حوا را و عریانی ایشان را پوشانید و برای این کار حیوانی قربانی شد. اگر چه آنها این لباس از جنس پوست حیوان را در بر دارند ولی زیر آن لباس همچنان عریان هستند. این همان اتفاقی است که در عیسی مسیح برای ایمانداران رخ میدهد. قربانی عیسی مسیح ما را و عریانی ما رو میپوشاند ولی در زیر این لباس ما همچنان عریان و آسیب پذیر هستیم. این وضعیت انسان پس از سقوط تا بازگشت عیسی مسیح همچنان ادامه خواهد یافت.
۳. انسان پس از بازگشت عیسی مسیح
سپس آن تخت نشین گفت: “اینک همه چیز را نو میسازم.” (مکاشفه ۵:۲۱) همانطور که پیش از این گفته شد تمام انسانها پس از سقوط آدم و حوا در وضعیت سقوط کرده و در جدایی از خدا متولد میشوند و برای هر انسانی تنها دو گزینه وجود دارد. یک گزینه این است که خود دست به کار شود و برای عریانی ظاهری خود چاره ای بیاندیشد و گزینه دیگر این است که اجازه دهد که قربانی عیسی مسیح عریانی و شرم او را بپوشاند.
چرا که همگی شما که در مسیح تعمید یافتید، مسیح را در بر کردید.(غلاطیان ۲۷:۳)
همه انسانها، حتی آنانی که مسیح را در بر کردهاند در جهان، پس از سقوط زندگی میکنند، بنابراین حتی ایمانداران هم شرم را در زندگی خود تجربه خواهند کرد ولی خبر خوش اینجا است که ایمانداران به عیسی مسیح دیگر نیازی ندارند بیش از این خود را حضور خدا پنهان کنند، زیرا خدا در عیسی مسیح ایشان را پذیرفته است. طبق وعده کتاب مقدس، تنها پس از بازگشت عیسی مسیح و در حیاتی که ایمانداران در بدنهای جلال یافته خواهند داشت است که دیگر هیچ تأثیری از سقوط وجود نخواهد داشت و تمامی نتایج گناه آدم اول (آدم) در بازگشت آدم دوم (مسیح) به کلی از بین خواهد رفت.
بنابراین، اگرچه کتاب مقدس پاسخی برای شرم دارد، ولی مانند خیلی از موضوعات دیگر در زندگی ایمانداران موضوع شرم هم از قاعده “هم اکنون ولی هنوز نه” مستثنی نیست. امروز اگر مسیح را در بر کردهاید، نیازی نیست که برای شرمهایی که تجربه میکنید از خدا پنهان شوید، بلکه بر عکس میتوانید نزد او بروید و از او بخواهید که این تجربه شما را نیز زیر پوشش خون قربانی عیسی مسیح قرار دهد، و روزی (البته نه در این جهان پیش از بازگشت مسیح) تمامی شرمهای ما از میان برداشته خواهد شد.