آنچه را که چشمی ندیده،
و گوشی نشنیده،
و به خاطر انسانی خطور نکرده است،
خدا برای دوستداران خود مهیا کرده است (اول قرنتیان ۹:۲).
آیا تا حالا نگران این شدهاید که در بهشت حوصله شما سر برود؟ آیا تا حالا به این فکر کردهاید که خیلی چیزها در بهشت جلا و طعم خود را از دست بدهند و کلیت تازه بودن و جلوۀ بهشت مانند اغلب چیزهای زمینی کم کم محو و کسالت آور شود؟
وقتی سرود میخوانید، «وقتی ده هزار سال است که در آنجا هستیم … هیچ روزی سرود ما نسبت به اولین روز کم نمیشود»، نمیدانید با این جمله باید تشویق شوید یا نه؟
یقیناً، حیات جاودان در آغاز حیرت انگیز به نظر خواهد رسید. اما تا وقتی که درک راسخی از آنچه انجیل دربارۀ حیات جاودان میگوید نداشته باشید، ممکن است همچنان مطمئن نباشید. احتمالا شما فکر میکنید جاودانگی در واقع یک زمان طولانی است. آیا این همان چیزی است که من میخواهم؟ پس از ده میلیون سال، آیا باز هم همان آرزوی رفتن به جایی را دارم که در یک دورهای داشتهام؟ هستۀ این پرسشهای وجودی[1]در یک نگرانی عمیق دربارۀ اینکه آیا شادی جاودان واقعا وجود دارد، نهفته است.
اگر جاناتان اِدواردز[2] هنوز زنده بود و میفهمید که شما به این چیزها فکر میکنید، احتمالاً دستش را روی شانۀ شما میگذاشت و ترسهای شما را از بین میبرد.
ادواردز در موعظه خود «بهشت، جهانی از محبت»[3]، با روشی مهیج و به شیوهای برجسته و درخشان، از واقعیتها و تردیدهای ما از شادی در بهشت پرده بر میدارد.
در این مقاله فقط به سه مورد از این واقعیتها اشاره میشود.
۱. شما ظرفیت بیشتری برای شادی خواهید داشت
در بهشت بدن قیام کردۀ شما مجهز به ظرفیت غیرقابل تصوری از شادی خواهد بود (اول قرنتیان ۴۲:۱۵-۴۴).
کتاب مقدس میگوید که شما بدنی قیام کرده خواهید داشت که بسیار بهتر از آن بدنی است که بر روی زمین شناختهاید. پولس در اول قرنتیان ۱۵ میگوید که بدن شما قویتر، کاملتر، روحانیتر، باشکوهتر و جاودان خواهد بود. شادی، دانش، استعداد و تمام عواطف شما تازه و بازسازی خواهند شد تا با بدنهای کمال یافته از مسیح لذت ببریم. ادواردز میگوید [جان زمینی ما که] فقط بارقۀ کوچکی از محبت الهی در آن بود، در بهشت به شعلهای گرم و روشن تبدیل شود، درست مانند خورشید با تمام درخشندگیاش هنگامی که هیچ لکهای بر روی آن وجود ندارد».
تا اینجا خیلی خوب به نظر میرسد. یک شادی بی انتها. اما باز هم مسئله رضایت ما را حل نمیکند. چون باز هم ممکن است آن شادی کم کم از بین برود.
۲. شما در بهشت ظرفیت رو به افزایشی برای شادی خواهید داشت
در بهشت ظرفیت شادی شما هرگز متوقف نمیشود.
هرگز. بر اساس نظر ادواردز «با شادیهایی به وجد خواهید آمد که تا ابد در حال افزایش هستند و این در حالی است که ما همواره از شادی لبریز نیز هستیم.»
سَم استورمز[4] استدلال میکند که ظرفیت محبت، دانش، فهم و شادی شما دائماً پیشرونده است و توسعه مییابد» («شادی جاودان فزاینده است»)، هرگز متوقف نمیشود و اشارات آن حیرت انگیز است:
اولاً، هرگونه نظری دربارۀ کسالتآور بودن، راکد بودن و یا شناخت کامل ما از بهشت را در هم میکوبد. چگونه میتواند اینگونه باشد؟ اگر توانایی شما برای شادی در خدا و هدایای او در حال توسعه باشند، درک شما از بهشت همواره کاملتر، عمیقتر، و غنیتر میشود. هرگز یک واقعیت را دو بار نمیبینید، مگر اینکه به روش جدیدی از آن شاد شوید. به هر روز از دریچهای جدید نگاه میکنید، هر چیز را آشکارتر میبینید، و کاملتر میفهمید و حقیقیترین شادی را عمیقتر احساس میکنید، شادی که همواره در حال افزایش است – شادی همیشگی برای تمام ابدیت.
ممکن است بپرسید، چنین چیزی چگونه ممکن است؟ آیا بعد از ده میلیون سال شما میتوانید همچنان از این چیزها لذت ببرید؟ دوباره ادواردز خواهد گفت: «بله»، چرا که نه؟
۳. شما یک خدای لایتناهی را پرستش میکنید
چون خدا لایتناهی است، میتوان به صورت بیانتها از او شاد شد. عیسی مسیح در برابر قابلیت شادیِ همیشه رو به افزایش شما کم نمیآورد. شخصیت او بینهایت عمیق، غیرقابل تفحص و پایانناپذیر است. کل دامنۀ گیتی را تصور کنید: تریلیونها ستارۀ درخشان، روشنتر از خورشید که میسوزند، صور فلکی باشکوه، میلیونها کهکشان در هم تنیده، همگی با شکوه و بیکران، رنگ به رنگ و اسرار آمیز. اما با این حال، محدود هستند. با اینکه همۀ اینها باشکوه هستند، در مقایسه با عرض و طول، ارتفاع و عمق محبت مسیح ناچیز هستند. محبت، فیض، حکمت، قدرت و رحمت او مثل جهانهایی بیپایان و لایتناهی برای تمام احساسات شما و شادی کردن شما بر قرار خواهند بود.
«هنگامی که بیشترین رضایت را در خدا دارید، خدا در شما به بیشترین حالت ممکن جلال یافته است». اگر چنین است، «شادی همیشه رو به افزایش شما» برای تمام ابدیت همزمان تبدیل میشود به «جلال همیشه رو به افزایش خدا». این یعنی نبوغ.
حال، هنگامی که سرود میخوانید «وقتی دهها هزار سال در آنجا بودهایم» نیازی به ترس یا تردید نیست». شما دیگر آن فردی که بودهاید، نیستید. پس از گذشت ده هزار سال، به گذشته نگاه میکنید و میگویید «چقدر خدا را کم میشناختم، چقدر در محبت او رشد کردهام. با این حال، باز هم چقدر بیشتر باید شخصیت او را بشناسم» از بالا تا عمق او رشد میکنید.
سی. اس. لوئیس یک بار شادی در این زندگی را بهعنوان «یک میل راضی نشده، خوشایندتر از هر نوع رضامندی» تعریف کرد. من فکر میکنم حق با اوست خدا نمیخواهد امید شما به این زندگی باشد، بلکه باید به زندگی آینده امید داشته باشید. او میخواهد شما برای همیشه به موطن اصلی خود برگردید، زمانیکه او را رو در رو میبینید. و آن وقت است که به یک شادی دست یافتهاید که «خوشایندتر از هر رضامندی است».
پس برای یک ظرفیت رو به افزایش در جهت شناخت و لذت ابدی از او دعا کنید.
[1] اگزیستانسیال
[2] Jonathan Edwards
[3] Heaven, a World of Love
[4] Sam Storms