روزهداری مثل سوپ کلم در انضباطِ روحانی است. ما میدانیم برایمان خوب است اما در لیست غذا به دنبال سوپ کلم نیستیم. چند سال پیش سعی کردم با شعار نایکی[1]روزهداری کنم: “فقط انجامش بده”. یک روز در هفته (جز آب هیچ چیزی نمیخوردم) به مدت ۳ ماه روزه گرفتم. من برای بالیدن به خودم این را به شما نمیگویم. این بیشتر یک اعتراف است. هدفم آن بود که روی شخصیت خدا تمرکز کنم و از طریق دعا و با اختصاص وقت به قربانی کردن به او نزدیک شوم. اما پس از ۳ ماه احساس نمیکردم که کاری انجام دادهام. من مانند موسی که از کوه پایین میآمد نمیدرخشیدم، من بدترین نسخۀ خودم بودم و همه این را میدانستند. کتابی خواندم که میگفت از درد گرسنگی بهعنوان یادآوری برای صحبت با خدا استفاده کنید. پس هر بار شکمم قار و قور میکرد دعا میکردم که خدا کمتر بدبختم کند. هیچ گونه شفافیت معنوی منحصربهفردی در مسیر زندگیام دریافت نکردم، که کدام اعداد را در قرعهکشی بازی کنم یا هر چیز دیگری.
من متوجه شدم اگر به عضلهسازی ادامه میدادم و آن را در یک اصول منظم قرار میدادم ریشه میدواند و میوه میداد. این نشد. خارج از دانستن این که باید روزه بگیرم، متوجه شدم که من نتوانستم مفهوم را به شکل ملموس بیان کنم. پس مصمم شدم که باید از تختۀ طراحی شروع کنم و تعریفی بنویسم و به این نتیجه رسیدم که ابتدا باید به این که چه زمانی روزه بگیرم و چرا روزه بگیرم پاسخ بدهم.
چه زمانی برای روزه است؟
وقتی به نمونههای روزه در کتاب مقدس نگاه کردم، دیدم هارون وقتی پسرش مرد روزه گرفت. داوود و افرادش پس از شنیدن خبر مرگ شائول در سوگ روزه گرفتند، دانیال در مرثیۀ خود از خوردن گوشت و نوشیدن شراب خودداری کرد.
گاهی یک فرد یا کل جامعه از طریق روزه از خدا التماس برای بخشش، شفا، خلاص شدن از چیزی یا مداخله و شفاعت دارند. خدا وقتی گناهان اسرائیل و نینوا را بر آنها آشکار کرد و آنها را به داوری تهدید کرد با اشک و زاری توبه کردند و روزه گرفتند، از خدا میخواهند به آنها ترحم کند، راهنماییشان کند، به آنها آرامش دهد، میانجیگری کند و حتی از مجازاتی که وعده داده بود نیز بگذرد.
ما در روزهداری آرامشی که اغلب در چیزهای خوب خدادادی پیدا میکنیم (مانند غذا و نوشیدنی) را رد میکنیم و به جای آن در پی تسلی خودِ خدا هستیم. روزهداری در هر موردی واکنشی برای تخفیف شرایط بود. این خودجوش و بیاختیار نبود. این یک نظام معنوی به معنای سنتی آن مانند دعا کردن یا جذب کتاب مقدس شدن نیست. اینطور نیست که روز جمعه از خواب بیدار شوید و فکر کنید که امروز احتمالا باید روزه بگیرم. یکی از دلایل کشمکش من با روزه زمانبندی تصادفی، در لحظه و بیهدف بود.
از نظر کتاب مقدس به نظر میرسد روزه زاییدۀ شرایط است. اوضاع و احوال آن را تحریک میکند. روزهداری سوگواری برای شرایطی است که گناه ما (فردی یا جمعی) ایجاد کرده است. به دنبال بازگرداندن صمیمیت با خدا از طریق توبه است. مویهای استیصالآمیز برای صبر و کمک، هدایت و شفاست. روزهداری شفافیت درخواست شما را تشدید میکند. در حالی که منتظر مداخلۀ او هستیم، ضعف و اتکای ما به قدرت خدا را تصدیق میکند. منحصربهفرد بودن انسانها از این جهت است که مخلوقاتی روحی-جسمی میباشیم که از یک جزء مادی (جسم) و یک جزء غیر مادی (روح) تشکیل شدهایم. روح/ذهن/جانِ شما کاملا به هم مرتبط هستند: آنچه برای روحتان اتفاق میافتد، روی جسم شما تاثیر میگذارد و بالعکس.
زمانیکه ما اندوهی عمیق و شرم را احساس میکنیم یا با اتفاق پریشانکنندهای مواجه میشویم، اغلب میگوییم “من فقط اشتهای خودم را از دست دادهام”. در مراسم تدفین یک کودک ۵ ساله، هیچ کس بهخاطر یک تکه دندۀ سرخشدۀ گوساله نگران نیست. رنج کشیدن، غم و اندوه، دلواپسی، اضطراب، افسردگی، یاس، گناه، شرم و مصیبت همه ما را به جایی میرسانند که بهطور استثنایی نسبت به نیازمان به خدا حساس میشویم. در آن لحظات بیش از هر چیزی آرزوی آرامش، رحمت، حضور و مداخلۀ او را داریم. روحهای ما این عطش و اشتیاق را به بدنهای ما منتقل میکنند. این همان زمانی است که ما باید روزه بگیریم.
چه دلیلی برای روزه است؟
روزه به معنای ایجاد رنج و آسیب شخصی نیست تا به خودمان یاد دهیم به خدا نیاز داریم. روزه مهار دردی است که وقتی سعی داریم در دنیای سقوطکرده از خدا اطاعت کنیم، ناگزیر به سراغ ما میآید، و اِعمال نفوذ برای استفاده از فرصت پنهان شدن در مسیح است تا برای قدرت و نیرو به سوی او بدویم و خودمان را به پای تخت پادشاهی او بیاندازیم.
بنابراین، ما بهدلیل گناهمان و عوارض ناشی از آن بر دیگران روزه میگیریم. ما روزه میگیریم چون تا زمانیکه نفس در سینه داریم تقدس ما کامل نمیشود. ما روزه میگیریم چون بلایای طبیعی جهان را ویران میکند. ما روزه میگیریم چون مردم از گرسنگی و تشنگی میمیرند و اولین ضروریات زندگی را ندارند. ما روزه میگیریم زمانیکه سرطان تمام وجودمان یا وجود کسانیکه دوستشان داریم را میگیرد. ما روزه میگیریم چون کل کائنات برای رستگاری ناله سر میدهند. ما روزه میگیریم چون مسیح هنوز کاری که در آخور آغاز کرده بود را تمام نکرده است.
پس روزه چیست؟
من تصور میکنم اکنون آماده هستم تا یک تعریف ارائه دهیم:
روزه زاییدۀ موقعیت است، به صورت روحی-جسمی احساس میشود، تشویق روح به یافتن مسیر، اصلاح یا آرامش از طریق پرهیزکاری آغشته به دعاست. در حالی که منتظر بازگشت پادشاهمان مسیح هستیم.
روزهداری مختص برگزیدگان معنوی نیست. برای من و شماست. باشد که آن را ممارست کنیم و خدایی که دوستدارِ ماست را عمیقتر تجربه کنیم.
مانند تمام دستورات خدا روزه برای ما و شادی ماست.
[1] شعار تبلیغاتی برند نایکی “فقط انجامش بده” است. این عبارت از آخرین کلمات یک زندانی محکوم به اعدام الهام گرفته شده که لحظاتی قبل از اجرای حکمش گفت: “فقط انجامش بده”.