آیا تا کنون فکر کردهاید عنوان “خداوند” چگونه نمایانگر نام شخصی خدا یعنی یهوه شده است؟ آیا این پرسش برای شما عجیب به نظر میرسد؟ عجیب باشد یا نه، به دلایلی پیشنهاد میکنم به نحوۀ ترجمۀ انگلیسی یهوه دوباره دقت کنید.
مطمئنا انتخاب سنتی ترجمۀ یهوه به “خداوند” یا “خدا” نکات مثبتی دارد. در اینجا چند مورد از مهمترین نکات در طرفداری از این ترجمۀ سنتی را ذکر میکنیم:
- “خداوند” از پیشینۀ الهیاتی و تاریخی برخوردار است. قطعا این یک گزینۀ قدیمی است. معادلهای “ارباب” یا “استاد” برای یهوه توسط LXX[1] (یونانی که بعدا در عهد جدید استفاده شد) و لاتینِ سنتی استفاده گردید، که میتوان آن را در زبانهای عبری و آرامی نیز یافت. برخی پیشنهاد میدهند چون ناسازگاری یهودیان اولیه در تلفظ صحیح یهوه، میان مسیحیان اولیه نیز باب شده بود، ما هم باید از آنها پیروی کنیم.
- “خداوند” معانی مسیحشناسی در خود دارد، نویسندگان عهد جدید از همان عنوان ذکر شده در متون یونانی عهد عتیق استفاده کردند تا نشان دهند عیسی با یهوه یکی است. طی دو برخورد آخر من با شاهدان یهوه و پس از آن، هیچ چیزی وجود نداشت تا نشان دهد، عنوان یهوه در (یوئیل ۳۲:۲)، برای عیسی در (رومیان ۹:۱۰-۱۳) به کار میرود.
- کلمۀ “خداوند” از ارزش فرهنگی برخوردار است، “خداوند” به روشی رایج برای بیان نام خدا تبدیل شده است و “خداوند” از توهین دوستان یهودی و برخی از نوادگان یهودی در عیسی که نام خدا را بیان نمیکنند، جلوگیری میکند.
- “خداوند” مفهوم پادشاهی را در خود دارد. این عنوان کمک زیادی میکند تا خدا به عنوان امپراتور یا پادشاه معرفی شود.
اجباری در کار نیست
به دلایل بسیار بیشتری از آنچه من اینجا مطرح میکنم، نه مباحث این مقاله نه هر مبحث معتبر و ارزشمند دیگری مرا مجبور نمیکنند پایبند این روش سنتی باشم. بدون هیچ ترتیب خاصی، چند دلیل برای این نظرم ارائه میدهم:
- ما اطلاعات بسیار محدودی از انگیزههای کاربرد الهیاتیِ عناوینی مانند کیریاس[2]، مارا[3]و تِئاس[4]، به جای یهوه در دستنوشتههای اولیه داریم. جاناتان پِنینگتون در کتاب خود به نام «آسمانها و زمین در انجیل متی» بیان میکند، این نظریه مبتنی بر این که در کاربرد “پادشاهی آسمان” به جای “پادشاهی خدا” احترامی غیر مستقیم به نام خدا نهفته است، که باید به دقت نقد و بررسی شود (و سپس کنار گذاشته شود). به نظر میرسد این احترام غیر مستقیم، بیشتر نمود پیدا میکند وقتی کیریاس و سایر کلمات به جای یهوه استفاده میشوند، اما این عدم استفاده از این عناوین ممکن است جزئی بوده باشد تا کلی. بروس مِتزگِر بیان کرده است که یهودیان اولیه تا حدی فقط به این دلیل که از نمود چند خدایی و شرک جلوگیری کنند، از بیان یهوه خودداری میکردند. سایر محققین مانند جیمز بار و عمانوئیل تاو معتقدند در نتیجهگیری از انگیزههای الهیاتی و میزان باور و اعتقاد آنها باید محتاط بود. این که نامهای گرفتهشده از “یاه” که شکل کوتاهشدۀ یهوه است، در نامهای یهودی آن دوران کاربرد فراوانی داشتهاند، اغلب نادیده گرفته میشود. برای مثال: یوحنا[5]و یوآنّا[6].
- وقتی از کلمۀ یهوه استفاده میکنیم، ارزش مسیحشناسی خداوند از دست نمیرود و همین در مورد آنچه مسیحشناسی کیریاس نامیده میشود (نوعی کاربرد یوئیل ۳۲:۲ در رومیان ۹:۱۰-۱۳) نیز صدق میکند و میتوان آن را بهسادگی “مسیحشناسی یهوه” دانست. بهعلاوه تسهیل ارتباطات الهیاتی یک اصل کاملا پذیرفتهشده برای ترجمههای معاصر نیست. ترجمه یعنی انتقال صحیح معانی کلمات، عبارات، نامها و مفاهیم. به هر حال به حدی گسترده است که نمیتواند از یهوه گرفته شده باشد و یک استاندارد ثابت را تعیین کند.
مخالفت مهمی در این رابطه دیده میشود، این که ما نمیدانیم از ابتدا یهوه را چگونه بیان و تلفظ میکردند. مطمئنا یهوه فقط تخمین است که دقیقا بیانگر نام خدا نیست، نحوۀ بیان و تلفظ اولیۀ آن کاملا از بین رفته است. اما بسیاری از مخدوش شدن نامها و لغات عبری در زبان انگلیسی بهخاطر تشابه است. ما مدام در حال معادلسازی نامهایی مانند موسی، عیسی، مریم، پطرس، یعقوب و یوحنا هستیم، مخدوش شدن و انحراف تلفظ اصلی این نامها هم میتواند در حد انحراف تلفظ اولیۀ یهوه باشد. این واقعیت است اما توجه افراد را از اصل موضوع دور میکند. حدس زدن تلفظ صحیح در ترجمه کمابیش مشکل است. این تلفظهای موجود فقط بهمنظور تسهیل در بیان به کار میروند.
- کلمۀ یهوه بر کلمۀ خدا مزیت دارد و از انسجام بیشتری در ترجمه برخوردار است. ترجمههای تحتاللفظی و یا کلمهبهکلمه، انسجام مطلب را از بین میبرند وقتی عنوان خدا را به جای خداوند استفاده میکنند. نسخۀ استاندارد تجدید نظر شدۀ کتاب مقدس حاکمیت خداوند را به کار میگیرد که انسجام را حفظ میکند اما خشک و منسوخ به نظر میرسد (من در مورد اصطلاح کلاسیک “خداوند خداوندها” نقطه ضعف دارم).
- هر چند کاربرد LXX مهم است، اما تنها موردی نیست که اهمیت دارد. استفادۀ عهد جدید از سنتهای ترجمۀ یونانی، مانع نشده است تا از زبان عبری برای راهنمایی در ترجمۀ عهد عتیق استفاده کنیم، وقتی با سایر شواهد (آرامی، قبطی، لاتین و غیره) مقایسه شود عبری دقیقتر است.
نگرانی قلبی من در بکارگیری است. دانشجویان من متن را چگونه میشنوند؟ و کدام ترجمه به بهترین شکل منظور اصلی را میرساند؟ بنا به تجربۀ من، پایههای فرهنگی و الهیاتی-سیاسی یکدیگر را از اعتبار میاندازند. اشباع فرهنگی، عنوان «خداوند» را به یک نام تبدیل میکند (تعجبآور نیست، زیرا این همان چیزی است که ما ترجمه میکنیم)، که طبق تجربۀ من آسیب شدیدی به قدرت تاثیرگذاری الهیاتی-سیاسی آن بر ایمانداران میزند. به گفتۀ خود دانشجویانم و اعضای کلیسا، به ندرت کلمۀ “خداوند” را به پادشاهی یا حاکمیت ربط میدهند. خدا و خداوند هر دو زبان مذهبی هستند، مترادفهای صرفا مبهمی برای خدا به جای “نام خدا” (یهوه یا امپراتور یا ارباب یا پادشاه) میباشند. در نتیجه کلمۀ خدا نمیتواند بیانگر مفهوم پادشاهی باشد.
گر چه دوست دارم فرهنگمان را ادبی و نوشتاری تصور کنم اما در حقیقت بسیار شفاهی است. ظرف یک هفته در مراسم عبادت خانوادگی، کلاس، مدارس یکشنبه، دعا، موعظه، بحثهای محل کار و مکالمات معمولی، کتاب مقدس را بلند برای دیگران میخوانم و نقل میکنم یا آن را برایم بلند میخوانند و نقل میکنند و بسیاری از مردم امروزه با فرمت صوتی به کتاب مقدس یا آموزههای آن گوش میدهند. بسیاری از تعاملات من با کتاب مقدس در ذهنم هستند. من در ذهنم متون را میشنوم نه آن که در صفحات کتاب ببینم.
فقط چند بخش از کتاب مقدس را برای استناد نام میبریم: سعی کنید (دانیال ۳:۹-۴)، (مزمور ۱:۱۱۰) و ابتدا و انتهای (مزمور ۸) را بلند بخوانید (هشدار درست: اگر بیشتر از ۳۰ سال دارید و با موسیقی مسیحی بزرگ شدهاید، خواندن مزمور ۱:۸ با این خطر مواجهتان میکند که درست ۳۰ دقیقه موسیقی ساندی پتی در گوش شما زنگ بزند). در این قطعات هیچ تفاوتی بین “خدا/خداوند” وجود ندارد. در نتیجه تقریبا هر شنوندهای این را میشنود: “خدا، خدای ما” یا “خدا به خدای من گفت”.
در مقابل تمام دانشجویان یکی پس از دیگری به من میگویند که متن را بهتر خواهند فهمید اگر در متنی مانند (مزمور ۱:۸) بشنوند: “ای یهوه خداوندگار ما، یا یهوه پادشاه ما، یا یهوه حاکم ما” (نهتنها آنها بلکه این نگرش به معلم آنها نیز کمک میکند).
بیش از حد آشنا؟
حروف بزرگ در زبان انگلیسی تمام کار را انجام نمیدهند (گر چه یهوه به نظر من مناسب است، اما اجازه دهید از دشواری تایپ حروف کوچک حرفی نزنم! خوانندهها میتوانند حدس بزنند وقتی سعی داشتم آن را در ایمیل خود کپی کنم چه اتفاقی برای این فرمت پیچیده افتاده است). خداوند اغلب در انگلیسی با حروف بزرگ نوشته نمیشود و بسیاری از زبانها هم حروف بزرگ ندارند. پس وقتی تفهیم در کلاس اهمیت داشته باشد (کجا اهمیت ندارد!)، کاربرد خداوند (حروف بزرگ) / خدا (حروف کوچک) بسیار دشوار است اگر نگوییم حروف بزرگ/کوچک، پس طبق روال طبیعی من فقط به یهوه (با حروف کوچک) استناد میکنم.
من واقعا نمیفهمم آیا آشنایی بیش از حد (و ابهام حاصل از آن) با خداوند (حروف بزرگ) و یا خداوند (حروف کوچک) کمک کرده است تا یهوه به گزینۀ بسیار رایجی تبدیل شود. من شنیدهام چندین یا شاید صدها نفر از پژوهشگران یا شبان-محققین در کلاس، منبر و مقالاتِ ارائهشده به کنفرانسها از یهوه استفاده کردهاند. موزیسینهای مسیحی نیز آن را به کار میبرند. نمونۀ بارز حرفم آهنگ “یهوه” از گروه “یوتو[7]” است.
کاربردهای امروزی همواره روی ترجمه تاثیر میگذارند، چه خوب چه بد. نام جیمز را در کتاب مقدس حفظ میکند، در صورتی که باید جیکوب (یعقوب) باشد. ما را به ترجمۀ جودِس، جود و یهودا مشغول میکند، در حالی که یکی از آنها کفایت میکند و انسجام را حفظ میکند. در این مورد من فکر میکنم یک تغییر میتواند ما را در مسیر مفیدتری قرار دهد.
من با گفتۀ بروس والتکه موافقم: “برای ایجاد رابطۀ صمیمانه با یک نفر، استفاده از نام او تاثیر بیشتری از کاربرد عنوان دارد” و این بهخصوص درست است وقتی نام و تمام حس آن کاملا از بین رفته باشد. والتکه ترجیح میدهد “من هستم” را کاملا با حروف بزرگ بنویسد و من این انتخاب را دوست دارم.
اما دانستن و کاربرد نام خدا، یک امتیاز بزرگ است که به قوم متعهد و پیمانبستۀ یهود داده شده است. آیا چیزی را از دست نمیدهیم اگر نام خدا را از دست بدهیم؟
[1] LXX در کتاب مقدس به چه معناست؟
اصطلاح سپتواجنت Septuagint بهمعنای (هفتگانه) در واقع به هفتادودو مترجم (شش نفر از هر قبیلۀ اسرائیل) اشاره دارد که در قرن سوم ق.م در ترجمۀ پنج کتاب از عبری به یونانی شرکت داشتند (هفتادودو به هفتاد خلاصه میشود، بنابراین عدد رومی LXX است).
[2] kyrios
[3] mara
[4] theos
[5] John
[6] Joanna
[7] “یهوه” آهنگی از گروه راک U2 و یازدهمین آهنگ آلبوم آنها با نام «چگونه بمب اتمی را در سال ۲۰۰۴ برچید» است.