پولس مردی بود که خود را وقف خدمت کرده بود. در غلاطیان ۱۲:۴-۲۰ به ما بینشی دربارۀ نحوۀ پایهگذاری کلیسا از سوی او داده شده است. این بخش دربارۀ خدمت انجیل و روابط ما در شرایط امروزی، مطالب زیادی برای ما دارد.
نخست آنکه خدمت انجیل به لحاظ فرهنگی انعطافپذیر است: «من نیز همانند شما شدهام» (آیۀ ۱۲). خدمت انجیلمحور بهغیر از انجیل با همه چیز منعطف و وفقپذیر است. خدمت مسیحی لزوما متعلق به یک فرهنگ و عُرف خاصی نیست. رهبران مسیحی میتوانند بیایند و واقعاً در میان مردمی که پیغام را به ایشان میرسانند، زندگی کنند و راه و روش ایشان را بهکار گیرند و محبتشان کنند. پولس نمونه ای از کسی است که برای رساندن پیام انجیل به افراد، به آنها نزدیک و وارد زندگی آنها میشد، درست همان کاری که مسیح در تجسم خود انجام داد.
دوم اینکه، خدمت انجیل شفاف است: «همچون من بشوید» (آیۀ ۱۲). قلب پولس آنقدر باز و صادق بود و او در زندگی خود چنان ثابتقدم بود که میتوانست از غلاطیان دعوت کند که از او تقلید کنند.
برای اینکه دیگران را به حقیقت مسیح ترغیب کنیم، کلام ما کافی نیست. مردم باید بتوانند قلب و زندگی ما را ببینند تا ارزیابی کنند که ما چطور با مشکلات دست و پنجه نرم میکنیم. آنها باید ببینند که ما چطور با ناامیدیها و گسستگیها روبرو میشویم و چطور روابطمان را مدیریت میکنیم. اینکه احساس و رفتار ما چگونه است، تا بتوانند ببینند که مسیح حقیقی است و تاثیر انجیل بر زندگی روزمرۀ انسان واقعی است.
سوم اینکه، خدمت انجیل بهدنبال فرصتها در سختیهااست. مشکلات به فرصتها تبدیل میگردند. پولس به غلاطیان یادآوری میکند که «بیماری جسمیام سبب شد که بشارت انجیل را به شما برسانم» (آیۀ ۱۳). این احتمالاً بدین معناست که علت حضور او در غلاطیه یا تغییر برنامۀ سفرش بود یا تاخیر در زمانبندیاش. در هر صورت، برنامهاش این نبود که انجیل را به ایشان موعظه کند. اما بیماری سبب شد که این اتفاق رخ دهد.
دو خدمت، دو هدف، دو طریق
غلاطیان در ابتدا با گرمی از پولس استقبال کردند (آیۀ ۱۴)؛ اما اکنون (آیۀ ۱۵) طوری با او رفتار میکنند که انگار دشمن و رقیب ایشان است. چرا؟ دلیل این تغییر، عوض شدن پیغام یا خدمت پولس نبود، بلکه واکنش ایشان به آن پیغام و خدمت تغییر کرده بود. در آن مقطع این افراد تحت نفوذ مردانی یهودی بودند که پیغامی بسیار متفاوت ارائه می دادند، چون آن مردان اهدافی بسیار متفاوت داشتند.
هدف معلمین دروغین این است که شما «برای آنها غیرت داشته باشید» (آیۀ ۱۷). ترجمه نسخۀ بینالمللی جدید (NIV) چند نکتۀ ظریف از جملۀ پولس را جا میاندازد. عبارت «غیرت دارند تا شما را متقاعد کنند» (NIV) کلمهای را میرساند که معنای تحتاللفظی آن «گنده کردن» یا حتی «باد به غبغب انداختن» است. ترجمۀ بهتر آن این است: «آنها چابلوسی شما را میکنند و شما را بالا میبرند، تا شما هم چابلوسی آنها را بکنید و آنها را بالا ببرید.»
یک خدمت انجیلمحور نیاز به طرفدارانی ندارد که بهلحاظ احساسی وابستۀ رهبرانشان باشند. بلکه، در پی خشنود ساختن خداست و از نجات خود از طریق ایمان اطمینان دارد. از سوی دیگر این معلمین دروغین بدین علت که از نجات خودشان اطمینان دارند، خدمت نمیکنند، بلکه دلیل خدمت ایشان این است که نجات خود را تحصل کرده و آن را بدست آورند. ایشان همانطور که غلاطیان را فرامیخوانند تا بهواسطۀ اعمال نجات یابند، به همان شکل نجات خویش را به واسطۀ اعمال می جویند، که این یعنی نجات به واسطۀ خدمت.
یعنی آنها بهلحاظ احساسی نیاز به کسانی دارند که آنها نیز بهلحاظ احساسی به ایشان احتیاج داشته باشند. آنها نیاز دارند که نوایمانان و شاگردانشان محو رهبران خود باشند و از آنها اطاعت کرده و عاشقشان باشند.
این هدف طریق اجرایی آنها را تعیین می کند. آنها «برای شما غیرت دارند» (آیۀ ۱۷). به بیانی، «آنها آن چیزی را که دوست دارید بشنوید به شما میگویند؛ تعالیمی میدهند که برای گوشهای شما خوشایند است، به شما خوش خدمتی میکنند تا به آنان وفادار باشید.» غیرت داشتن به خودی خود غلط نیست (آیۀ ۱۸)؛ چیزی که خوب یا بد بودن غیرت را تعیین میکند این است که آیا «مقصود و نیت نیکوست یا خیر.» معلمین دروغین صرفاً میخواهند با بالا بردن غلاطیان خودشان را بالا بکشند – آن هم نه بر پایۀ انجیل بلکه بر پایۀ غرور و اعتقاد به پارسایی خود.
برعکس، هدف پولس را در آیۀ ۱۹ مشاهده میکنیم: او درد میکشد «تا مسیح در آنها شکل بگیرد.» این موضوع مهم و تعیینکننده است. هرچند پولس در آیۀ ۱۲ از غلاطیان تمنا میکند که «همچون او بشوند» اما او صرفاً نمونهای است برای آنان تا به شباهت مسیح درآیند. پولس نمی گوید «مرا دوست بدارید،» بلکه می گوید «شبیه من بشوید.» او سعی نمیکند که طرفدار جذب کند، بلکه میخواهد مردم همچون او مسیح را پیروی کنند. پولس میخواهد که مردم نه به او بلکه به مسیح وابسته باشند.
به همین دلیل است که پولس از تصویر درد زایمان استفاده میکند. او مانند یک مادر برای شاگردانش «درد زایمان» دارد. مادری که درد زایمان دارد شدیداً میخواهد که فرزندش بهدنیا آید و آن فرزند بطور مستقل زنده باشد! کودک در شکم مادر رشد میکند. مادر باید رنج بکشد تا به فرزندش حیات ببخشد، اما این بدین معنا نیست که او میخواهد فرزندش در رحم او بماند. این تصویری جالب و قابل توجه از یک خدمت سالم و انجیلمحور است.
معلمین دروغین پیروانی میخواهند که آنها را جلال دهند؛ اما پولس یاران و همکارانی میخواهد که مسیح را جلال دهند. و این تعیین کننده طریق رسیدن به هدفش است. پولس برخلاف مخالفینش آنچه را که غلاطیان دوست دارند بشنوند به ایشان نمیگوید. او به ایشان «حقیقت» را میگوید (آیۀ ۱۶) و بهخاطر آن به او بُهتان زدهاند. پولس دوست دارد که قاطع و آرام با ایشان صحبت کند: «تا لحن خود را تغییر میدادم» (آیۀ ۲۰). اما ترجیح میدهد که از انجیل دفاع کند تا اینکه تعریف و تمجید دریافت کند. با این همه، انجیل مردم را به سوی وابستگی و توکل بر مسیح میکشاند، آنها را به شباهت مسیح درمیآورد و آنان را برمیانگیزاند تا مسیح را تمجید کنند.
این نوع خدمت مستلزم آن است که خادم بها بپردازد. این بها برای آنانی که خدمتشان میکنند همیشه کار آسانی نیست. اما بر طبق حقیقت است؛ مسیح را در راس و مرکز توجه قرار میدهد و این ارزش ابدی دارد. خوب است که در خدمت خود به دیگران از پولس الگو بگیریم و از کسانی که آنقدر ما را دوست دارند که به ما خدمت میکنند – همانطور که پولس به غلاطیان خدمت نمود – سپاسگزاری کرده و دوستشان بداریم.