دی.اِی. کارسون اذعان میدارد که تعریف او از پرستش «بیش از حد طولانی و پیچیده است،» با اینحال، در دفاعیهاش، ۳۶ صفحه از فصل «پرستش تحت کلام خدا» در کتاب «پرستش با کتاب» را به شرح و توصیف تمامی اصول تعاریف خود، اختصاص داده است. کارسون (زوندروان، ۲۰۲۲)، ص. ۲۶.
پرستش، پاسخی مناسب از جانب تمامی مخلوقات دارای شعور، خرد و اخلاق به خدا میباشد؛ چرا که تمامی جلال و شایستگی را به خالق خود، خدا، نسبت میدهند. او که شایسته، بسیار دوست داشتنی و دلچسب است.
در این سویِ سقوط انسان، پرستش خدا، پاسخ درستی به نقشه نجات که خدا با مهربانی و سخاوت برای ما آماده کرده است، میباشد.
گرچه تمام پرستشهای حقیقی «خدا محور» هستند، اما پرستش مسیحی «مسیح محور» نیز میباشد. به قدرت روح و در راستای قوانین عهد جدید، این پرستش خود را در تمامی زندگی ما متجلی میسازد و قوت خود را از انجیل مییابد. از این رو، رابطۀ ما را با نجات دهندهٔ ما، خدا، و در نتیجه با همنوعان خود و ایماندارانی که با ما در مشارکت پرستشی هستند، احیا میسازد.
بنابراین، چنین پرستشی خود را هم در عبادت و هم در عمل، هم در پرستش فردی یک ایماندار و هم در پرستش جمعی که پرستشی از بطن وجود ایمانداران است و تقدیم خدا میشود، آشکار میسازد. ایماندارانی که میکوشند تمام تعلق قلبی خود را صادقانه به خدای شایسته نسبت دهند، و آن را با فرامین و الگوهای عهد جدید همراستا کنند، فرامین و الگوهایی که شکوه و جلال مکاشفۀ پیشینیان را محقق میسازند و کمال را پیش میگیرند.