نظام کلیسایی

تعریف

جدای از وظایف اصلی رسولان و انبیا، کلیسای اولیه شامل رهبران،[1] مشایخ و شماسان واجدالشرایطی بود که تحت سیادت مسیح به کلیسا خدمت می‌کردند و به‌وسیلۀ کتاب مقدس و روح‌القدس هدایت می‌شدند.

خلاصه

عهد جدید، یک ساختار رهبری منسجم برای کلیسا ارائه می‌دهد، اما گاهی این الگو کاملا یکسان نیست. یکی از این منصب‌ها که به گونه‌­های مختلف نامیده می‌­شد، “مشایخ، رهبران و شبانان” بودند (این اصطلاحات در هر سه حالت به یک گروه اشاره می‌کنند و در عهد جدید به جای یکدیگر به کار برده شده‌اند). این رهبران مسئول رهبری، شبانی، تعلیم و تجهیز گله‌ای بودند که به آنها سپرده شده بود. منصب دیگر، یعنی مقام شماس، برای خدمت به نیازهای گله و توانمند ساختن رهبران برای انجام مسئولیت‌های خود در نظر گرفته شده بود. نقش‌های دیگر ذکرشده در عهد جدید یا به نقش اصلی (رسول، نبی) و یا به نقشی که به یک جماعت خاص وابسته نیست (رسول، مبشر) اشاره دارد.

ساختار سازمانی کلیسای اولیه اگر چه کاملا یکسان نبود، اما ساده بوده و کلیساها رهبران شایسته و معینی داشتند که تحت سیادت مسیح خدمت می‌کردند و به‌وسیلۀ روح‌القدس و کتاب مقدس هدایت می‌شدند. اگر چه عناوین مختلفی برای توصیف رهبران در کلیسا به کار می‌رفت، با این حال اغلب از اصطلاحات متعدد برای توصیف یک خدمت استفاده می­‌شد. اما در عهد جدید چند منصب برای کلیسا یافت می‌شود؟

تعداد منصب‌­های کلیسا

رسولان، انبیا و مبشران

پولس در افسسیان ۱۱:۴ یادآوری می‌کند که مسیح رستاخیز‌کرده، رهبرانی به کلیسا بخشیده است که شامل “رسولان”، “انبیا” و “مبشران” می‌شوند (اول قرنتیان ۲۸:۱۲). بنابراین، آیا همۀ جماعت­‌ها باید این مناصب خاص را داشته باشند؟ دلیل اینکه اکثر جماعت‌های مسیحی از این عناوین استفاده نمی‌کنند (شاید به استثنای “مبشر”)، این است که این مناصب به جماعت خاصی وابسته یا محدود نشده بودند. این امر به‌خصوص در مورد رسولان و به‌ویژه دوازده رسول (و پولس رسول) صادق است. در عهد جدید، اصطلاح یونانی “رسول” (apostolus) کاربردی تخصصی دارد و به‌طور خاص به افرادی که توسط مسیح انتخاب و به خدمت گرفته شده‌اند، اشاره می‌کند؛ همچنین یک کاربرد غیر تخصصی نیز دارد که عموما به یک “پیام‌آور” و یا یک نمایندۀ رسمی اشاره می‌کند (برای مثال دوم قرنتیان ۲۳:۸؛ فیلیپیان ۲۵:۲). کسانی که بر اساس معنای نخست، این عنوان را دریافت کردند، باید شاهد رستاخیز عیسی بوده باشند (اعمال رسولان ۲۲:۱؛ اول قرنتیان ۱:۹) و به دستور عیسی به خدمت گرفته شده باشند (اعمال رسولان ۵:۹-۶؛ ۱۵:۹-۱۶؛ ۱۵:۲۶-۱۸؛ غلاطیان ۱:۱). پولس اعلام می‌کند که این رسولان به عنوان شالوده و بنیان اصلی به کلیسا داده شدند (افسسیان ۲۰:۲) و این موضوع شامل نوشتن کتاب مقدس نیز می‌شود. به این ترتیب، اقتدار آنها به یک کلیسای خاص محدود نبود، بلکه به تمام کلیساها گسترش یافت.

در زندگی اولیه کلیسا به ندرت از انبیا یاد شده است و اغلب استنادات در کتاب اعمال رسولان یافت می‌شوند (۲۸:۱۱؛ ۱:۱۳؛ ۲۲:۱۵-۲۳و ۳۲؛ ۱۱:۲۱). همچنین ما می‌دانیم که کلیسای قرنتس دارای انبیایی بوده است (اول قرنتیان ۲۸:۱۲؛ ۲۲:۱۴). وظیفۀ اصلی یک نبی اعلام کلام خدا به مردم بود، وظیفه‌­ای که خصوصا قبل از نگارش عهد جدید، بسیار حیاتی بود (عبرانیان ۱:۱-۲). بار دیگر افسسیان در ۲۰:۲ تایید می‌کند که کلیسا بر شالودۀ رسولان و انبیا ساخته شده است.

اصطلاح مبشر، تنها سه بار در عهد جدید به کار رفته است (اعمال رسولان ۸:۲۱؛ افسسیان ۱۱:۴؛ دوم تیموتائوس ۵:۴). گر چه چیز زیادی در مورد مبشران نمی‌دانیم، اما آنها اغلب با رسولان همراه بودند و یا برای انجام کارهای ویژه‌ای فرستاده می‌شدند. همان‌گونه که عنوان آنها نشان می‌دهد، ماموریت اصلی‌شان بشارت انجیل به دیگران بود. از آنجا که افرادی که دارای این منصب بودند در خارج از کلیساها خدمت می­‌کردند و به گمشدگان بشارت می‌دادند؛ بنابراین، این منصب نباید محدود به یک جماعت محلی و یا گروه خاص باشد.

اصطلاحات غیر رسمی

گاهی اوقات به رهبران اشاره شده، اما عنوانی به آنها داده نشده است. برای مثال غلاطیان ۶:۶ یادآور می‌شود که: «هر که از کلام آموزش می‌بیند، باید آموزگار خود را در هر چیز نیکو سهیم سازد.» در اول تسالونیکیان ۱۲:۵-۱۳ پولس جماعت را تشویق می‌کند: «حال ای برادران، تقاضا می‌کنیم آنان را که در میان شما زحمت می‌کشند و از جانب خداوند رهبران شما بوده، پندتان می‌دهند، گرامی بدارید، و با محبت، کمال احترام را به سبب کاری که انجام می‌دهند، برایشان قائل باشید.» نویسندۀ عبرانیان نیز جماعت را ترغیب می‌کند که از “رهبران” خود اطاعت کرده و “تسلیم” آنها باشند (عبرانیان ۱۷:۱۳؛ ۲۴،۷:۱۳). با اینکه ما نمی‌دانیم منصب این رهبران چه بوده است، اما می‌دانیم که نویسنده گروه خاصی را در نظر داشته است.

هنگامی که پولس رسالات شبانی را می‌نویسد، دو خدمت ویژه در کلیسا مشاهده می‌شود که عبارتند از ناظران و شماسان. پولس در نامۀ قبلی به فیلیپیان (۱:۱) نیز به ناظران و شماسان اشاره می‌کند. پولس در اول تیموتائوس ۳، صلاحیت­‌های لازم برای این دو منصب را بیان می­‌کند و در ۱:۳-۷ ویژگی‌هایی برای ناظران ذکر می‌کند (همچنین ر.ک تیتوس ۵:۱-۹ برای ناظران و ۸:۳-۱۳ برای شماسان).

عناوین دیگری که برای رهبران کلیسا به کار رفته است، شامل “مشایخ” و “شبان” است. گر چه اصطلاح “شبان” یا “پاستور” معمولا در ساختار کلیسای امروزی به کار می‌رود، اما در عهد جدید فقط یک بار به عنوان مرجعی برای اشاره به یک رهبر کلیسا از آن استفاده شده است (افسسیان ۱۱:۴). شکل فعل paimaino، به معنای “شبان” در اعمال رسولان ۲۸:۲۰ و اول پطرس ۲:۵ نیز به کار رفته است. در متن دوم، این اصطلاح در ارتباط با عنوان “شبان اعظم” برای خداوند ما استنباط می‌شود. بر اساس این مشاهده، منصب شبانی اغلب به عنوان “زیر دست شبان اعظم” یاد شده است.

اما چه ارتباطی بین اصطلاحات “رهبران/ناظران” (epistlkopos)، “مشایخ” presbyteros)) و “شبان” (paimaino) وجود دارد؟

مأموریت مشایخ کلیسا

مشایخ و رهبران

اصطلاحات “شیخ” و “رهبر” در عنوان تفاوت دارند، اما به یک خدمت اشاره دارند. دست کم به چهار روش می‌توان این ادعا را ثابت کرد. اول اینکه این دو اصطلاح معمولا به جای یکدیگر به کار می‌روند. پولس در اعمال رسولان ۲۰، مشایخ افسس را دعوت می‌کند تا او را در میلیتوس ملاقات کنند (۱۷:۲۰) و سپس به آنها می‌گوید که روح‌القدس آنها را “رهبران” قرار داده است تا کلیسای خدا را شبانی کنند (۲۸:۲۰). پولس به تیتوس نامه می‌نویسد و به او دستور می‌دهد تا “مشایخی” را برای هر شهر بگمارد (تیتوس ۵:۱)، اما وقتی شایستگی‌های لازم را برای آنها برمی‌شمارد، درست در دو آیۀ بعدی، به اصطلاح “ناظر” تغییر لحن می‌دهد (۷:۱). پطرس، به عنوان یکی از همان مشایخ، “مشایخ” را تشویق می‌کند تا گلۀ خدا را شبانی کنند و به عنوان “رهبر/ناظر” خدمت کنند (اول پطرس ۱:۵-۲).

دوم، هرگز به مشایخ فهرستی جداگانه از شایستگی‌ها داده نشده است. اگر مشایخ و رهبران/ناظران دو منصب مجزا هستند، منطقی بود که از پولس (یا دیگر نویسندگان عهد جدید) انتظار برود که شایستگی‌های لازم برای هر یک را به‌طور مستقل بیان کنند. هم در اول تیموتائوس ۱:۳-۷ و هم در تیتوس ۷:۱-۹، فقط به صلاحیت‌های مقام رهبر/ناظر اشاره می‌کنند. اما به هر حال، هم در اول تیموتائوس ۱۷:۵-۲۵ و هم در تیتوس ۵:۱ به مشایخ نیز اشاره شده است. اگر این ماموریت‌ها از یکدیگر مجزا بودند، ما هرگز این شایستگی‌ها را به کسی نسبت نمی‌دادیم تا شیخ بشود و از داشتن چنین موقعیت مهمی مغرور شود (ر.ک اول تیموتائوس ۲۲:۵).

سوم، مشایخ و رهبران/ناظران توانایی یکسانی برای رهبری (اعمال رسولان ۲۸:۲۰؛ اول تیموتائوس ۴:۳-۵؛ ۱۷:۵) و تعلیم (اول تیموتائوس ۲:۳؛ ۱۷:۵؛ تیتوس ۹:۱) دارند. از آنجا که وظایف یکسانی به هر دو داده شده است، باید آنها را نمایندۀ یک خدمت دانست. چهارم، مشایخ و رهبران/ناظران، هرگز به عنوان خادمان جداگانه‌ای فهرست نشده‌اند که نشان‌دهندۀ یک کلیسای سه لایه باشد که در عهد جدید بی‌معناست.

مشایخ و شبانان

اگر چه عنوان “شبانی” امروزه به‌طور متداول مورد استفاده قرار می‌گیرد، اما در عهد جدید فقط یک‌بار برای یک رهبر کلیسا به کار رفته است. در افسسیان ۱۱:۴ پولس اعلام می‌کند که علاوه بر شبانان، انبیا و مبشران، عیسای رستاخیزکرده به کلیسا “شبانان” و “معلمین” داده است و اصطلاح شبان را با “معلم” پیوند می‌دهد که هر دو به معنای یک دستور خدمت هستند (یعنی شبان – معلم)

پس چه ارتباطی میان خدمت شبانی و مشایخ و مبشر وجود دارد؟ دو دلیل متقاعدکننده‌ وجود دارد که این اصطلاحات نشان‌دهندۀ یک خدمت هستند. اول، به مشایخ و رهبران/ناظران همان وظایف شبانی (اعمال رسولان ۲۸،۱۷:۲۰؛ افسسیان ۱۱:۴؛ اول پطرس ۱:۵-۳) و تعلیم (اول تیموتائوس ۲:۳؛ ۱۷:۵؛ تیتوس ۹:۱) داده شده است. دوم، اگر خدمت شبان از مشایخ کلیسا یا رهبر جدا باشد؛ پس چرا ما فهرستی از شایستگی‌های لازم برای کسانی که این خدمات را به عهده می‌گیرند، نداریم. پولس برای مشایخ و رهبران شایستگی‌های لازم را بیان می‌کند، اما برای شبانان، هرگز. در نتیجه، بهترین کار این است که این سه اصطلاح (شیخ، رهبر، شبان) را نمایندۀ یک خدمت در کلیسای اولیه بدانیم. به نظر می‌رسد برابری این سه اصطلاح در اول پطرس ۱:۵-۴بیان شده است.

تعداد مشایخ کلیسا

اگر چه عهد جدید، تعداد خاصی از مشایخ را برای رهبری کلیسا مشخص نمی‌کند، یک الگوی منسجم در هر کلیسا وجود دارد که به‌وسیلۀ تعدادی از مشایخ رهبری می‌شود. در واقع، رهبری مشترک یک مضمون متداول در کتاب مقدس است که در عهد قدیم با مشایخ اسرائیل دیده می‌شود. در عهد جدید، عیسی دوازده رسول را برای رهبری کلیسا برگزید. کلیسای اولیه نیز هفت مرد را برای کمک به رسولان و مراقبت از نیازهای نادیده گرفته شدۀ بیوه‌زنان به خدمت گمارد (اعمال رسولان ۱:۶-۶). این الگوی کثرت، با ایجاد مشایخ در مسیحیت ادامه یافت.

شواهد عهد جدید نشان می‌دهد که رهبری هر کلیسا به‌وسیلۀ تعدادی از مشایخ امری پذیرفته‌ شده بود. در عهد جدید هیچ نمونه‌ای از یک شیخ یا شبان که به تنهایی یک جماعت را به عنوان رهبر هدایت کند، وجود ندارد. در کلیساهای اورشلیم (اعمال رسولان ۳۰:۱۱؛ ۴:۱۵؛ ۲۲:۱۵-۲۳)، انطاکیه، پیسیدیه، لِستره، قونیه، دِربِه (اعمال رسولان ۲۳:۱۴)، افسس (اعمال رسولان ۱۷:۲۰؛ اول تیموتائوس ۱۷:۵)، فیلیپی (فیلیپیان ۱:۱) شهرهای کرِت (تیتوس ۵:۱) و کلیساهای پراکنده‌ای که یعقوب به آنها نوشت (یعقوب ۱۴:۵)، استان‌های رومی پونتوس، غَلاطیه، کاپادوکیه، آسیا، بیطینیه (اول پطرس ۱:۱) و احتمالا کلیسا(هایی) که عبرانیان به آنها نوشته شده است (عبرانیان ۲۴،۱۷،۷:۱۳) تعدادی از مشایخ وجود داشت.

اقتدار مشایخ

بر اساس عهد جدید، مشایخ دارای اقتدار بودند. پولس به مسیحیان تسالونیکی دستور می‌دهد آنان را که در میان شما زحمت می‌کشند و از جانب خداوند رهبران شما بوده، پندتان می‌دهند، گرامی بدارید، و با محبت، کمال احترام را به سبب کاری که انجام می‌دهند، برایشان قائل باشید (اول تسالونیکیان ۱۲:۵). درست همان‌طور که مشایخ در خانه‌های خود از احترام برخوردارند، در کلیسا هم اقتدار دارند (اول تیموتائوس ۴:۳-۵). پولس به تیموتائوس می‌گوید: «مشایخی که نیکو رهبری کرده باشند، شایستۀ حرمتی دو چندانند» (اول تیموتائوس ۱۷:۵). نویسندۀ عبرانیان از کلیسا می‌خواهد که از رهبران خود اطاعت کنند و تسلیم آنها باشند (عبرانیان ۱۷:۱۳؛ همچنین ر.ک اول قرنتیان ۱۵:۱۶-۱۶؛ اول پطرس ۵:۵).

وظایف مشایخ نيز نيازمند اختيارات معينی است. مشایخ به عنوان معلمین، وظیفۀ موعظۀ با اقتدار کلام خدا را به عهده دارند (اول تیموتائوس ۲:۳؛ ۱۷:۵؛ تیتوس ۹:۱). به مشایخ همانند شبانان وظیفۀ رهبری قوم خدا داده شده است (اعمال رسولان ۲۸:۲۰؛ افسسیان ۱۱:۴؛ اول پطرس ۲:۵). آنها به عنوان نمایندگان رسمی از طرف کل گروه سخن گفته و عمل می‌کنند (اعمال رسولان ۳۰:۱۱؛ ۱۷:۲۰).

اقتدار مشایخ از جانب خداست، نه از جماعت (اعمال رسولان ۲۸:۲۰؛ افسسیان ۱۱:۴). علاوه بر این، اقتدار مشایخ مطلق نیست (غلاطیان ۸:۱). مشایخ، اقتدار خود را از کلام خدا می‌گیرند. اقتداری که مشایخ دارند، به‌دلیل خدمت آنها نیست، بلکه در وظایفی است که انجام می‌دهند. در نهایت، اقتدار مشایخ از کلیسای محلی فراتر نمی‌رود.

صلاحیت‌ها و وظایف مشایخ

صلاحیت‌های یک شیخ یا رهبر/ناظر، نشان‌دهندۀ ویژگی‌هایی است که از تمام مسیحیان انتظار می‌رود (اول تیموتائوس ۱:۳-۷؛ تیتوس ۵:۱-۹؛ اول پطرس ۱:۵-۴). تمرکز این صفات بیشتر بر روی کیستی شخص است و نه کاری که انجام می‌دهد. تنها صلاحیتی که مستقیما به وظایف یکی از مشایخ در کلیسا مربوط می‌شود، این است که او باید “قادر به تعلیم” بوده (اول تیموتائوس ۲:۳) و بتواند کسانی را که در اشتباه هستند، اصلاح کند (تیتوس ۹:۱).

مشایخ دست کم چهار نقش اصلی دارند: (۱) رهبری، (۲) شبانی، (۳) تعلیم، (۴) تجهیز. نخست یک شیخ فرا خوانده می‌شود تا کلیسا را رهبری کند؛ درست مانند پدر یا شوهری که خانواده‌اش را سرپرستی می‌کند، یک شیخ نیز باید کلیسا را سرپرستی کند (اول تیموتائوس ۴:۳-۵). کسانی که به‌خوبی رهبری می‌کنند شایستۀ احترام مضاعف هستند (اول تیموتائوس ۱۷:۵). دوم، یک شیخ برای شبانی کلیسای مسیح فرا خوانده شده است (اول پطرس ۱:۵-۲) و مشایخ باید از گلۀ خود در مقابل معلمین دروغین محافظت کنند (اعمال رسولان ۲۸:۲۰-۲۹). مشایخ فرا خوانده شده‌اند تا کسانی را که از نظر روحانی یا جسمانی بیمار هستند، ملاقات کنند (یعقوب ۱۴:۵)؛ آنان باید از روح‌هایی که به آنها سپرده شده است و باید بابت آنها حساب پس بدهند، پاسداری کنند (عبرانیان ۱۷:۱۳). آنها باید از الگوی عیسی “شبان اعظم” پیروی کنند (اول پطرس ۴:۵) که “جان خود را در راه گوسفندان می‌نهد” (یوحنا ۱۵،۱۳،۱۱:۱۰). سوم، مشایخ معلمان کلام خدا هستند (افسسیان ۱۱:۴؛ اول تیموتائوس ۲:۳؛ ۱۷:۵؛ تیتوس ۹:۱). و در نهایت مشایخ باید دیگران را برای انجام خدمت تجهیز کنند (افسسیان ۱۱:۴). همان‌طور که پولس تیموتائوس را ترغیب کرد که آموخته‌های خود را به مردمان امین بسپارد تا به دیگران تعلیم دهند (دوم تیموتائوس ۲:۲)، مشایخ نیز باید نسل بعدی رهبران و شاگردان را در کلیسا پرورش دهند.

خدمت شماس‌‌ها

منصب شماس، منصبی مجزا و متمایز از مقام مشایخ (یا رهبر/ناظر و شبان) است. واژۀ decone از ریشۀ یونانی diakonos مشتق شده است که معمولا به معنای “خادم” به کار می‌رود. اما در بعضی از متون، این اصطلاح را می‌توان به‌طور رسمی‌تر برای تعیین اشخاصی که در کلیسا دارای یک خدمت خاص هستند به کار برد. از ۲۹ مورد تکرار diakonos، فقط سه یا چهار مورد اشاره به خادم کلیسا دارد (رومیان ۶:۱؛ فیلیپیان ۱:۱؛ اول تیموتائوس ۱۲،۸:۳). به نظر می‌رسد ریشۀ واژۀ شماس با انتخاب هفت نفر از مردان نیک در اعمال رسولان ۶، ارتباط داشته باشد. گر چه اسم شماس، مورد استفاده قرار نمی‌گیرد، اما از شکل کلامی آن استفاده می‌شود؛ بنابراین این متن به عنوان نمونۀ اولیه شماس در عهد جدید عمل می‌کند.

هنگامی که رسولان دریافتند که بیوه‌زنان یونانی مورد بی‌توجهی قرار گرفته‌اند، تصمیم گرفتند همۀ شاگردان را جمع کرده و هفت نفر از مردان نیک و شایسته را انتخاب کنند تا وظیفۀ توزیع روزانۀ غذا را به عهده بگیرند. با انتصاب این مردان، رسولان این مشکل را به‌طور جدی حل کردند، اما از دعوت اولیه به دعا و تعلیم کلام خدا منحرف نشدند (اعمال رسولان ۱:۶-۶). این الگوی رفتاری، مشابه چیزی است که در خدمت مشایخ و رهبران/ناظران می‌بینیم. نقش اصلی مشایخ مانند رسولان، موعظۀ کلام خداست (افسسیان ۱۱:۴؛ اول تیموتائوس ۲:۳؛ ۱۷:۵؛ تیتوس ۹:۱). مانند این هفت مرد، شماس‌ها برای هر نیازی که جماعت کلیسا ممکن است داشته باشند، الزامی هستند. بنابراین اعمال رسولان ۶ یک الگوی مفید در این زمینه ارائه می‌دهد که چگونه خادمین ایمان‌دار می‌توانند به کسانی که به موعظۀ کلام خدا و شبانی کلیسای خدا فرا خوانده شده‌اند، کمک کنند.

عهد جدید اطلاعات زیادی در مورد نقش شماس ارائه نمی‌دهد، زیرا شرایط موجود در اول تیموتائوس ۸:۳-۱۲ بر شخصیت و زندگی خانوادگی شخص متمرکز است. قابل توجه‌ترین تمایز بین مشایخ و شماس‌ها این است که شماس‌ها نیازی به “توانایی تعلیم” ندارند (اول تیموتائوس ۲:۳)، که نشان می‌دهد شماس‌ها نقش تعلیم رسمی در کلیسا ندارند، بلکه یک وظیفۀ خدمتی دارند. شماس‌ها نیز باید همانند مشایخ، خانواده‌هایشان را به‌خوبی سرپرستی کنند، اما پولس هنگام اشاره به شماس‌ها، در جایی که مدیریت امور خانۀ یک فرد را با مراقبت از کلیسای خدا مقایسه می‌کند، این قسمت را حذف می‌کند (اول تیموتائوس ۵:۳).

به شماس‌ها جایگاه اداره کردن و رهبری در کلیسا داده نشده است، زیرا این وظیفه‌ای است که به مشایخ تعلق دارد. گر چه کتاب مقدس به‌وضوح وظیفۀ شماس‌ها را معین نمی‌کند، بر اساس الگویی که در اعمال رسولان ۶ و انتخاب هفت نفر آمده است، بهترین کار این است که شماس‌ها را خادمانی در نظر بگیریم که همۀ امور لازم را در کلیسا انجام می‌دهند، تا مشایخ بتوانند شبانی و تعلیم در کلیسا را که خدا به آنها داده است، انجام دهند. در نتیجه هر کلیسای محلی آزاد است تا بر اساس نیازهای خاص خود، وظایف شماس‌ها را تعریف کند.

نتیجهگیری

عهد جدید یک ساختار رهبری منسجم برای کلیسا ارائه می‌دهد، اما گاهی این الگو کاملا یکسان نیست. گاهی اوقات این رهبران “مشایخ”، “رهبران/ناظران” و یا “شبانان” نامیده می‌شوند (هر سه اصطلاح در عهد جدید به جای یکدیگر استفاده شده‌اند). شواهد قاطع در عهد جدید این است که هر جماعتی توسط گروهی از مشایخ رهبری می‌شدند و نه صرفا توسط یک شبان. در حالی که مشایخ اقتدار رهبری کلیسا را دارند، اما اقتدار آنها باید به‌وسیلۀ جماعت تعدیل ‌شود.


[1] رهبران و یا ناظران در ترجمه‌های قدیمی “اسقف” ترجمه شده است.

این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.