الهیات کاتولیک روم

تعریف:  

الهیات کاتولیک روم، یک نظام اعتقادی و عقاید منحصر به ‌فردی است که توسط کلیسای کاتولیک روم گسترش یافته و از آن دفاع می‌شود. این سیستم ریشه در دو اصل بدیهی دارد: وابستگی متقابل طبیعت و فیض و ارتباط متقابل مسیح و کلیسا که باورهای مختلف کاتولیک از آنها سرچشمه می­‌گیرند.

خلاصه

تمرکز این مقاله بر الهیات کاتولیک روم در رابطه با الهیات پروتستان است. وابستگی متقابل طبیعت و فیض و ارتباط متقابل مسیح و کلیسا اصول و مبانی نظام کاتولیک را تشکیل می‌دهد. مبانی تشکیل دهندۀ نظام الهیاتی پروتستان، همان اصول اصلاح‌گران هستند که در پنج “تنها” یا “فقط” (FIVE SOLAS) خلاصه می­‌شوند: “فقط کتاب‌­مقدس”، “فقط مسیح”، “فقط فیض”، “فقط ایمان”، “فقط جلال خدا”. با این حال، این دو شاخه مشترکات بسیار زیادی نیز با هم دارند. اما به دلیل اختلاف در اصول اساسی، با عدم توافق الهیاتی بسیاری مواجه هستند.

مقدمه

مسیحیت و الهیات مرتبط با آن شامل سه شاخۀ اصلی است که عبارتند از کاتولیک روم، ارتدکس شرقی و پروتستان. این مقاله شاخه اول را با تمرکز بر الهیات کاتولیک روم و رابطۀ آن با الهیات پروتستان بررسی می‌کند.

وقتی مردم در مورد کلیسای کاتولیک روم فکر می‌کنند، اقتدار پاپ، تقدس مریم، برگزاری مراسم عشای ربانی، شام شکرگزاری یا تبرک و دیگر آیین‌­های مذهبی نظیر این‌ها به ذهنشان می‌­آید. زیربنای الهیات این آموزه‌­ها و مراسم متنوع بر دو اصل استوار است: وابستگی متقابل طبیعت و فیض و ارتباط متقابل مسیح و کلیسا.

وابستگی متقابل طبیعت و فیض

طبیعت، از نظر لغوی به معنای هر آن چیزی است که آفریده شده ­است: سیارات، فرشتگان، کوه‌­ها، درختان، پرندگان، ماهی‌ها، حیوانات، انسان‌ها، آب، روغن، نان و شراب همه از مصادیق طبیعت هستند. فیض به معنای لطفِ خدا نسبت به جهانی است که آفریده ­است. بر اساس الهیات کاتولیک روم، در نقشۀ خدا طبیعت و فیض وابستگی متقابل دارند. به این معنا که طبیعت توانایی دریافت و انتقال فیض را دارد و فیض باید عیناً با طبیعت در ارتباط باشد. برای مثال، آب (در قلمرو طبیعت) هنگامی که توسط یک اسقف کاتولیک تقدیس و برای تعمید استفاده می‌شود، قادر به دریافت و انتقال فیض است. این مراسم رازگونۀ کلیسایی (در قلمرو فیض) یک نوزاد را از گناه اولیه پاک کرده، او را احیاء و تولد تازه بخشیده و در اتحاد و مشارکت در بدن مسیح و کلیسا درمی‌­آورد. این وابستگی متقابل طبیعت و فیض، اولین اصل اساسی در الهیات کاتولیک روم است.

ارتباط متقابل مسیح و کلیسا

اصل تجسم دو جلوه دارد، الگویی که خدا بر اساس آن جهان را طوری آفرید که فیض و طبیعت وابستگی متقابل داشته باشند. اولین جلوهٔ تجسم، پسر خدا، عیسی مسیح است که واسطۀ و میانجی فیض و طبیعت است. دومین جلوه، کلیسای کاتولیک روم است که به‌­عنوان امتداد تجسم مسیح بر زمین، نقش واسطۀ فیض و طبیعت را ادامه می‌­دهد و به نوعی تداوم میانجی‌گری فیض و طبیعت را عهده‌­دار است. در این باور، کلیسا تداوم خدای پسر متجسد در تمامیت الوهیت، بعد انسانی و بدن اوست.  

بر این اساس، کلیسای کاتولیک روم به‌عنوان شخص دیگر (یا دوم) مسیح عمل می­‌کند، یعنی واسطۀ دو قلمرو طبیعت و فیض است. طبیعت که همیشه پذیرای فیض است، فیض را به وساطت کلیسا دریافت می‌کند. فیض که باید ملموس و مشهود باشد، از طریق عناصر طبیعت که توسط کلیسا تقدیس شده‌اند، انتقال می‌یابد. برای مثال، یک اسقف کلیسای کاتولیک روغن را (در قلمرو طبیعت) تقدیس می‌کند و از آن در مراسم­ تائید و دستگذاری به کار می‌برد. با واسطه کردن این مراسم و مقدسات، به جای مسیح، کلیسا به‌طور ملموس و مشهود، به کسانی که برای تعمید تأیید شده‌اند و همچنین به آنانی که عهده‌­دار مقام کشیشی شده‌­اند فیض را منتقل می‌کند. این ارتباط متقابل مسیح و کلیسا دومین اصل الهیات کاتولیک است.

الهیات کلیسای کاتولیک روم بر اساس این دو اصل بنا شده ­است. الهیات پروتستان به‌طور خاص با این دو اصل اساسی کلیسای کاتولیک روم مخالف است، و اصول “جنبش اصلاح‌گران”[1] و مخصوص به خود را داراست که در پنج “تنها” یا “فقط” (FIVE SOLAS) خلاصه شده ­است: “فقط کتاب‌­مقدس”، “فقط مسیح”، “فقط فیض”، “فقط ایمان”، “فقط جلال خدا”. بنابراین، الهیات کاتولیک و الهیات پروتستان بر پایه­‌های بسیار متفاوتی بنا شده‌­اند.

مشترکات

علی رغم این تفاوت‌­ها، الهیات کاتولیک روم به‌عنوان یک سنت در مذهب گستردۀ مسیحی، مشترکات بسیاری با دو شاخهٔ دیگر یعنی الهیات ارتدکس شرقی و  پروتستان دارد. این مشترکات اعتقادی و آموزه­ای عبارتند از:

۱. تثلیث: خدا از ازل به‌عنوان پدر، پسر و روح­‌القدس وجود داشته است.

۲. ذات خدا: خدا قائم به ذات، تغییر ناپذیر، ابدی، همه جا حاضر، قادر مطلق، دانای مطلق، با محبت، قدوس، عادل، پر جلال و … است.

۳. مکاشفۀ خدا: خدا هم از طریق مکاشفۀ عام (مانند آفرینش و وجدان بشری) و هم از طریق مکاشفۀ خاص (مانند، تجسم پسر و ارتباط الهام بخش) خود را آشکار می‌سازد.

۴. شخص عیسی مسیح: پسر به‌عنوان عیسی مسیح مجسم شد، لقاح او توسط روح‌­القدس متحقق گشت و از مریم باکره متولد شد. او خدای کامل و انسان کامل است، دارای کاملاً ذات الهی (الوهیت کامل) و کاملاً ذات انسانی (انسانیت کامل).

۵. عمل نجات‌­بخش عیسی مسیح: خدای پسر مجسم شد، بدون گناه زندگی کرد و در پایان آن به‌خاطر گناهان ما مصلوب شده، مرد و دفن شد.

۶. شخص و عمل روح‌­القدس: روح­‌القدس همراه با پدر و پسر پرستش می‌شود و به‌طور جدایی‌ناپذیر در خلقت، مشیت الهی، رستگاری و به کمال رساندن، با آنها در کار است.

۷. جلال و تباهی انسان‌: خدا انسان را به‌عنوان اشرف مخلوقات آفرید. انسان به‌عنوان موجودی که حاملِ صورت خداست، موجودی مرکب از جنبه‌های مادی (جسم) و غیر مادی (جان یا روح) است. آدم و حوا گناه کردند و کل نژاد بشر به گناه آلوده شد. گناه اولیه وضعیت از فساد (و تقصیر، طبق نظر برخی‌­ها) است که تمام انسان‌ها در آن متولد می‌شوند.

۸. پیش‌قدمی خدا در نجات: نقطۀ محوری و اوج پیش‌­قدم شدن خدا در به کمال رساندن نجات بشر، مرگ عیسی مسیح، از طریق مصلوب شدن او به‌عنوان قربانی و کفاره گناهان انسان، می‌­باشد. پس از تکمیل نجات، عیسی مسیح در روز سوم از مرگ برخاست و سپس به آسمان صعود کرد و از آنجا روح‌­القدس را فرستاد. محوریت پیش‌­قدم شدن الهی در امر نجات، بر عمل عظیم خدا در برگزیدن، دعوت مردم به سوی خود و همچنین مهربانانه و با رفعت مجاب و ملزم ساختن آنها به سمت توبه و ایمان و مواردی از این دست است. در آغازِ عمل نجات، پیش‌­قدم شدن یا شایستگی انسان هیچ نقشی ندارد.

۹. جماعت ایمانی: کلیسا با چهار ویژگی خاص شناخته می‌­شود: وحدت (یکتا)، پاکی (قداست)، جامع (همگانی)، رسولانی (مرتبط با رسولان). کلیسا قوم خدا، بدن مسیح و معبد روح‌­القدس است.

۱۰. امید زنده: امید شخصی مسیحیان، رهایی از مجازات ابدی و بهره‌­مندی از زندگی جاودان است. امید عظیم مسیحیان شامل بازگشت ثانویۀ عیسی مسیح، قیام جسمانی، حضور در پیشگاه مسیح در داوری نهایی و زندگی جاودان در آسمان جدید و زمین جدید است.

اختلافات و عدم توافق‌ها

الهیات کاتولیک روم با دو سنت دیگر، به‌­ویژه الهیات پروتستان، تفاوت‌های قابل توجهی دارد. اساساً این عدم توافق‌ها ناشی از وابستگی متقابل طبیعت و فیض و ارتباط متقابل مسیح و کلیسا است، دو اصلی که الهیات پروتستان آن را مورد مناقشه قرار می­‌دهد. به‌­طور خاص، این اختلافات اعتقادی و آموزه­ای به شرح ذیل است:

۱. مکاشفۀ الهی و تفسیر آن: طبق دیدگاه کاتولیک روم، مکاشفه مقتدرانۀ خدا دربرگیرنده دو رشتۀ درهم تنیده شده همانا کتاب‌­مقدس و سنت است (به بیانی کتاب‌مقدس و سنت، دو منبع مکاشفۀ خدا هستند). حال ­آن­ که بر اساس دیدگاه پروتستان، مکاشفه الهی “فقط” کتاب‌­مقدس است (sola Scriptura، یکی از اصول اساسی پروتستان).

  • کتا‌ب‌­مقدس کلام خداست که بوسیلۀ روح‌­القدس الهام و توسط نویسندگان انسانی نوشته شده ­است. در حالی که کتاب‌­مقدس کاتولیک روم و پروتستان در قسمت عهد­جدید یکسان هستند، اما از لحاظ تعداد کتب عهدعتیق اختلاف دارند. عهدعتیق پروتستان‌ها مشتمل بر سی ­و ­نه کتاب است و عهدعتیق کلیسای کاتولیک روم دارای هفت کتاب اضافه شامل طوبیا[2]، جودیت[3]، حکمت سلیمان[4]، حکمت بن‌­سیرا[5]، باروک[6]، اول و دوم مکابیان[7]، و قطعه‌­هایی مضاعف در کتب استر و دانیال، است. این متون که آپوکریفایی (یا مجعول) نامیده­ می‌­شوند، شامل کتاب‌­مقدس عیسی و رسولان نبوده‌­اند، به همین دلیل در عهد قدیم پروتستان گنجانده نشده‌­اند.
  • سنت، عبارت از تعالیمی است که عیسی به‌طور شفاهی به رسولانش انتقال ­داد و آنها نیز به نوبۀ خود این تعالیم را به‌طور شفاهی به جانشینان خود یعنی اسقف‌­ها انتقال دادند. این سنت توسط شورا (دفترتدریس تعالیم مجمع اسقفان – انحصار صدور فتوا) کلیسای کاتولیک روم یا همان Magisterium، حفظ می‌شود و هر چند وقت یک بار آموزه‌­هایی مبتنی بر آ­ن ­را اعلام می­‌کند (مانند مفهوم لقاح مطهر مریم و عروج او به آسمان با جسم و روح). الهیات پروتستان این مفهوم سنت را به دلیل نبود پشتوانۀ کتاب­‌مقدسی و تاریخی کافی و به علت داشتن مغایرت با  تنها اقتدار و کفایت و ضرورت کتاب­‌مقدس، نفی می‌کند.
  • براساس دیدگاه کلیسای کاتولیک روم، تفسیر مکاشفۀ الهی به عهدۀ سلسله مناصب کلیسا است. شورای کلیسای کاتولیک که متشکل از پاپ‌­ها و اسقف­‌هاست، تنها مرجع اقتدار تفسیر کتاب‌­مقدس و سنت مکتوب است. بر این اساس همۀ تفاسیر کاتولیک باید با تفسیر رسمی Magisterium مطابقت داشته باشد. پروتستان در تفسیر کتاب­‌مقدس، براساس مفهوم واضح و آشکار کتاب­‌مقدس و تنویر روح‌­القدس در هماهنگی با اصول اساسی تفسیر عمل می­‌کند. برای مثال، مضمون و هستۀ مرکزی کل کتاب­‌مقدس مسیح است و هر یک از سبک‌­های مختلف ادبی مانند روایت، شعر، رساله، نبوت و امثال ـ دارای قواعدی خاص برای درک آنها هستند.    

۲. مریم شناسی: بر اساس دیدگاه کلیسای کاتولیک روم، مریم شناسی از چند عنصر اساسی تشکیل شده ­است. از ازل خدا چنین مقدر داشت که تجسم پسر پس از آن صورت گیرد که این مادر از پیش تعیین‌ ­شده آن را بپذیرد. برای اینکه این زن کلیدی، از پیش تعیین‌­شدگی خود را بپذیرد، او بایستی بخوبی آماده می‌­شد. بر این ­اساس الهیات کلیسای کاتولیک روم، معتقد بر لقاح مطهر مریم است: در هنگام لقاح و بسته شدن نطفه، او «از لکۀ گناه اولیه محفوظ نگاه داشته شد»[8]. نطفه‌اش عاری از گناه بسته شد، فارغ از ­گناه بدنیا آمد و تمام عمر بی­‌گناه زیست. بر همین اساس، هنگامی که فرشته به او اعلام کرد که او مادر پسر خدا خواهد شد، مریم اعتماد و رضایت کامل خود را به ارادۀ خدا عرضه کرده، تسلیم خواست خدا شد.

  • بی­‌گناه بودن مریم در همیشه باکره بودن وی نمود می‌­یابد: او در تمام طول زندگی باکره باقی ماند. علاوه براین، الهیات کاتولیک نقش خاصی برای مریم در کلیسا قائل است. هنگامی­‌که پسرش مصلوب می‌­شد، مریم با او رنج کشید و با قربانی شدن عیسی بر روی صلیب موافقت کرد. عیسی به­‌عنوان یکی از آخرین اقدامات خود، به مریم مقام مادری همۀ مسیحیان و کلیسا را سپرد. پس از صعود عیسی، مریم برای برپایی کلیسای اولیه دعا کرد. بنابراین، مریم الگوی اطاعت، ایمان، رنج و امید برای کلیسایی ­است که مادر آن است. الهیات کاتولیک روم با توجه به بی­‌گناه بودن مریم، صعود جسمانی مریم را مورد استناد قرار می­‌دهد: “پس از پایان زندگی خود بر روی زمین، در بدن و روح خود، به جلال آسمان صعود نمود”[9].
  • این مریم شناسی، در عناوینی که کلیسای کاتولیک مریم را مورد تکریم و تجلیل قرار می‌­دهد، به وضوح دیده می‌­شود: مدافع و حامی، یاور و مددکار، زن نیکوکار، زنی که واسطۀ فیض بین خدا و انسان است. کلیسا همواره توجه خاصی به مریم داشته – نه اینکه او را پرستش کند، پرستش و ستایش فقط از آنِ خداست، بلکه او را حرمت می­‌کند، همان حرمتی که برای همۀ مقدسین قائل است. حال آنکه کاتولیک‌ها تکریم یا نیایش مریم hyperdulia (یا تکریم فوق‌العاده) را دارند که شامل درخواست شفاعت و دعا برای وساطت پر فیض او برای ایمان­داران کاتولیک است.
  • الهیات پروتستان، مریم را به‌عنوان مادر عیسی مسیح محترم می­‌دارد و ایمان مثال زدنی و اطاعت او را تقدیر می‌کند و به‌خاطر کار عظیم خدا در او و بوسیلۀ او، مریم را “خجسته و مبارک” می‌خواند (لوقا ۴۸:۱). اما مریم‌­شناسی توسعه یافتۀ کاتولیک روم را رد می­‌کند.

۳. کلیسا و آیین‌های آن: کلیسای کاتولیک روم بر اساس وابستگی متقابل طبیعت و فیض و ارتباط متقابل مسیح و کلیسا، مدعی است که تنها کلیسای مسیح است. بنابراین، مدعی است جماعت‌­های پروتستان، کلیساهای واقعی نیستند، بلکه صرفا “جوامع مشارکتی – ecclesial communities” هستند که نجات آنها از پری نجات کلیسای کاتولیک سرچشمه می­‌گیرد.

  • از نظر ساختاری، قلب کلیسای کاتولیک، پاپ است که جانشین و نایب پطرس یا نمایندۀ مسیح است، همراه با اسقف‌ها که سلسله مناصب کلیسا را تشکیل می‌دهند. از نظر برگزاری جلسات کلیسایی هفت آیین مقدس و عنصر طبیعی در هستۀ کلیسای کاتولیک وجود دارد که توسط مناصب کلیسا تقدیس و برگزار می‌شوند و فیض را به ایمانداران کاتولیک منتقل می‌کنند.
  • تعمید: بوسیلۀ آب تقدیس­ شده که فیض را عطا کرده، انسان‌ها را از گناه اولیه پاک و آنها را احیاء نموده، در بدن کلیسا قرار می‌دهد. تأیید: از طریق دستان اسقف‌­ها که به سمت داوطلبان دراز می‌شود و تدهین آنها با روغن مقدس انجام می­‌گیرد. بدین­‌گونه به داوطلبان فیض ارزانی شده، پری روح‌­القدس اعطاء می‌شود تا آنها را برای پیروی از خداوند تقویت نماید. عشای ربانی (شام شکرگزاری یا قربانی مقدس) که “منبع و اوج زندگی مسیحی است”[10] فیض را از طریق نان و شراب عطا می‌کند که هر دو عناصر طبیعی هستند و با قدرت خدا ماهیت آنها تغییر کرده، به خون و بدن مسیح تبدیل می‌شوند.
  • توبه: برای کاتولیک‌­هایی که مرتکب گناهان مهلک (منتهی به موت) می‌شوند (گناهان وخیم (کبیره) مثل، انکار خدا، تخطی عمدی از ده فرمان، مانند قتل)، توبه بوسیلۀ نشانه‌های خاص و اعمال نیک، فیض را عطا می‌کند، در نتیجه گناه ایمانداران آمرزیده شده و در رستگاری احیاء می‌شوند. تدهین بیماران: با روغن مقدس برای کسانی که از یک بیماری جدی رنج می‌برند یا در حال مرگ هستند، از طریق تدهین فیض به آنها عطا می‌­شود تا شفا یابند یا آماده مواجه با مرگ شوند. مناصب مقدس (دست­گذاری خادمان): برای منصوب کردن مردان به مقام کشیشی فیض را از طریق دست­گذاری اسقف‌ها به آنان اعطا می­‌کنند. ازدواج: به مرد و زنی که پیمان ازدواج با هم می‌بندند، فیض عطا می‌کند.
  • در مقابل پروتستان‌­ها که مشخصه‌­شان موعظۀ کلام و برگزاری دو آیین کلیسایی که همان تعمید و عشای ربانی می‌­باشد (برخی از پروتستان‌­ها انضباط کلیسایی را به‌عنوان علامت سوم، اضافه می­‌کنند) در کلیساهای حقیقی به گرد هم جمع می­‌شوند.

۴. نجات: کلیسای کاتولیک روم، از طریق هفت آیین خود و اجرای اعمال در مسیح، فیض خدا را برای نجات منتقل می­‌کند. فیض در دریافت کننده آن ریخته می‌شود و شخصیت آنها را دگرگون می‌کند، بنابراین آنها می‌توانند برای یافتن لیاقت زندگی ابدی تلاش کنند. آیین‌ها از لحاظ  ex opere operato که یعنی: “به واسطۀ کاری که انجام می‌­شود فیض منتقل می­‌گردد” معتبر هستند. اثر بخشی آنها نه به کشیشی که آنها را برگزار می‌کند و نه به گیرندگان آنها بستگی ندارد، هرچند کسانی که با وفاداری مشارکت می­‌کنند از بهرۀ بیشتر برخوردار می‌­شوند.

  • این انتقال فیض از طریق آیین‌ها دریچۀ نگاه کاتولیک‌­ها به نجات است. هنگامی که نوزادی که بدون گناه است، تعمید می­‌گیرد، عادل‌­شمردگی اولیه را تجربه می­‌کند. طی روند نجات در زندگی‌­اش با فیضی که به او منتقل شده همکاری می­‌کند تا به کارهای خوب بپردازد و شایستۀ زندگی ابدی باشد. اگر زندگی او در فیض به پایان برسد، در نهایت نجات می‌­یابد هرچند احتمالاً بلافاصله نخواهد بود. به‌­دلیل لکۀ گناه، او نیاز به پاکسازی از گناه دارد. ابتدا در عالم برزخ دچار عذاب و تطهیر می‌­شود، سپس کامل شده و ممکن است به حضور خدا در بهشت وارد شود.
  • الهیات پروتستان عقیدۀ الهیات کاتولیک را که معتقد است “عادل­‌شمردگی فقط از طریق آمرزش گناهان نیست، بلکه به تقدیس و تجدید حیات درونی (احیاء) فرد نیز بستگی دارد” کاملا رد می‌کند.[11] در عوض، آموزه پروتستان معتقد است که عادل‌­شمردگی اعلام خداست مبنی بر این ­که گناهکاران دیگر مجرم نیستند، بلکه پارسا محسوب می‌شوند. این اعلامیۀ شرعی بر اساس استحقاق و شایستگی آنها برای پارسا بودن به واسطۀ اعمال نیک نیست، بلکه به واسطۀ پارسایی مسیح است که به ایمان­داران نسبت داده شده یا به حساب آنها گذاشته شده­ است. این آموزه عادل‌­شمردگی یکی از اصول اساسی پروتستان است.

نتیجه­‌گیری

مشخصه‌های الهیات کلیسای کاتولیک در تشابهات و اختلافات با دو شاخۀ دیگر مسیحیت، یعنی ارتدکس شرقی و پروتستان مشخص می‌شود. تشابهات شامل تثلیث، ذات الهی، مکاشفۀ خدا، شخص عیسی مسیح، عمل نجات‌­بخش مسیح، شخص و عمل روح‌­القدس، جلال و سقوط انسان، پیش‌­قدمی خدا در نجات، جماعت ایمانی و امید زنده، می‌شود.

از نظر تفاوت‌هایی که با الهیات پروتستان دارد، الهیات کاتولیک مبتنی بر دو اصل وابستگی متقابل طبیعت و فیض و ارتباط متقابل مسیح و کلیسا است که بر اساس این اصول، آموزه‌­های مکاشفۀ الهی و تفسیر آن، مریم شناسی، کلیسا و آیین‌های آن و رستگاری شکل می‌گیرد. الهیات پروتستان نیز، مبتنی بر دو اصل است: فقط کتاب­‌مقدس، و عادل شمردگی به وسیلۀ  فقط فیض، از طریق فقط ایمان، فقط به مسیح، فقط برای جلال خدا.  


Gregg R. Allison is professor of Christian theology at The Southern Baptist Theological Seminary. He is secretary of the Evangelical Theological Society, an elder of Sojourn Church East, and a theological strategist for the Sojourn Network. He is the author of three major works, Historical Theology: An Introduction to Christian Doctrine (Zondervan, 2011), Sojourners and Strangers: The Doctrine of the Church (Crossway, 2012), and Roman Catholic Theology and Practice: An Evangelical Assessment (Crossway, 2014).


[1] Reformation

[2] Tobit

[3] Judith

[4] Wisdom of Solomon

[5] Ecclesiasticus

[6] Baruch

[7] Maccabees

[8] (Pius IX, Ineffabilis Deus, December 8, 1854)

[9] (Pius XII, Munificentissimus Deus, November 1, 1950)

[10] پرسش و پاسخ مذهبی کلیسای کاتولیک، ۱۳۲۴

[11] (شورای ترنت، حکم عادل‌­شمردگی، ۷ – [۱۵۴۷]).

این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.