پت بلک میگوید:” کتابهای عهد جدید، کتابهایی منحصر بفرد هستند، زیرا هر کدام از این کتابها مربوط به یکی از دوازده رسول عیسی مسیح هستند.
یکی از اصلیترین واقعیتهای کانُن عهد جدید که تمام مسیحیان باید آن را بدانند، آن است که این کانُن با اطمینان بر اساس کارها و فعالیت های رسولان است.
عیسی رسولان خود را مأمور کرد که “آنها باید با او همراه باشند و برای موعظه و داشتن اقتدار فرستاده شوند” (مرقس ۱۴:۳-۱۵). وقتی او دوازده رسول خود را فرستاد به آنها یادآوری کرد که “این شما نیستید که سخن میگویید، بلکه گوینده روح پدر شماست که به زبان شما سخن میگوید” (متی ۲۰:۱۰). بنابراین، به افرادی که پذیرای رسولان نیستند هشدار می دهد: “اگر کسی شما را نپذیرد یا به سخنانتان گوش ندهد … در روز داوری، تحمل مجازات برای سُدوم و غُمورَّه آسانتر خواهد بود تا آن شهر” (متی: ۱۴:۱۰).
بهطور خلاصه، رسولان همان اقتدار مسیح را داشتند. رسولان سخنگوی او بودند. بدین ترتیب، تعالیم آنها همراه با تعالیم انبیاء[1]، اساس و پایۀ کلیسا بود. پولس کلیسا را اینگونه توصیف میکند “کلیسا بر اساس اصول رسولان و انبیاء ساخته شد” (افسسیان ۲۰:۲). اگر کلیسا بخواهد پیام واقعی مسیحیت را دریابد، همواره باید به تعالیم رسولان مراجعه کند.
امّا، رسولان فقط دربارۀ مسیح به طور شفاهی تعلیم نمیدادند. از همان اول پیام رسولان نوشته میشد. این تعالیم معمولاً به وسیلۀ خودِ رسولان نوشته میشد و در جاهای دیگر همراهانِ رسولان تعالیم آنها را یادداشت میکردند. به این ترتیب، اقتدار تعالیم رسولان راه خود را به کتابها پیدا کرده بودند.
به دلایل بسیار روشن، کلیسا به کتابهای رسولان بیش از هر نوع کتاب دیگری اهمیت میداد. و این همان چیزی است که اتفاق افتاده است. کتابهایی که کلیسا آنها را به عنوان کتب رسولان در دست داشت، خوانده شد، نسخه برداری شد و در اغلب جلسات پرستشی مسیحیان نخستین مورد استفاده قرار گرفت. سرانجام، این کتابها به کانُن عهد جدید تبدیل شدند. این کانُن حاصل خدمات رسولان است.
در واقع، وابستگی آشکار کلیسا به نوشتههای رسولان، علت اصلی تکثیر کتابهای جعلی[2] در قرن دوم و پس از آن است که بعد از درگذشت رسولان نامگذاری شدند. ما انجیل توماس، انجیل پطرس، اعمال یوحنا و حتی انجیل دوازه رسول داریم. بهجای تردید در ماهیت عهد جدید، دقت در این متون تحریف شده، اصالت عهد جدید را تصدیق میکند. آنها بخوبی نشان میدهند که کلیسای نخستین به کتابهای رسولان بقدری ارزش میدادند که جاعلان ناچار به تلاش و تقلید از اصل شدند تا صدای خود را به گوش دیگران برسانند. برای اطلاعات بیشتر در زمینه تاریخ قدیم متون تحریف شده، به یادداشت قبل در اینجا مراجعه کنید.
البته، برخی از دانشمندان مسیحی مُدرن بحث می کنند که بعضی از کتابهای عهد جدید فاقد اقتدار رسولان هستند و اختلاف نظر دارند. آنها ادعا میکنند که نویسندگان دیگری بعد از رسولان آنها را نوشته اند و صرفا وانمود کرده اند که رسولان نوشته اند. به هر حال، این ادعاها به هیچ وجه قابل اثبات نیستند واز طرفی هم بسیاری دیگر از الهیدانان دانشمند مخالف این ادعا هستند و باور دارند که تمامی این کتب نوشته رسولان بوده اند. علاوه بر این، نباید فراموش کرد که کلیسای نخستین در موقعیت بهتری بوده است تا بر صحت نگارش رسولان و منشاء این کتابها صحه بگذارد تا دانشمندان دو هزار سال بعد.
در آخر شایان ذکر است که کانُن عهد جدید وجود دارد، چون از همان اول، باور مسیحیان این بود که رسولان برای مسیح سخن میگفتند. این باور باعث شد که کتابهای رسولان ارزش بیابند و آن نهایتاً باعث شد تا عهد جدیدی که امروز در دست داریم، شکل بگیرد.
[1] منظور از انبیاء فقط آنانی هستند که در عهد عتیق آمده اند
[2] apocryphal